دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است
شنیده اید می گویند قفس سینه...
من تا امروز نمیدانستم چرا اسم قفس را رویش گذاشته اند،
اما حالا...
چنان قلبم به در و دیوار این قفس می کوبد،
چنان درد می کشد و رهایی برایش ناممکن است،
که خوب میفهمم معنای این قفس را...