نتایح جستجو

من زنده ام هنوز نبضم میزند باور میکنی هنوز زنده ام... میفهمی،بدون تو زنده ام .... فقط دعا میکنم ... هیچ وقت نفهمی که حیات نباتی شده ام بدون تو...

چنان از زندگی سیرم که در هنگام خوابیدن به شکل مردگان در قبر می خوابم دو دستم در کنار جسم بیتابم و رخ بر خاک می سایم به سمت قبله معشوقگان عشق و می بندم دو چشمم را و میگریم برای غربت تقدیر و میگریم برای روح و جسم خود که باید باز هم باشد در این دنیای پر نیرنگ....

وقتی نگاهم میکنی سرم را پایین می اندازم خجالتی نیستم می خواهم چشمهایت راز نامهربانی هایت را فاش نکنند

[IMG]

سلام عیدتون مبارک

بی احساس شده ام درست مثل سنگ حالا بهترم،خوبم بهتر از همیشه دیگر نمیگذارم قله دلم را هیچ کس فتح کند

شکل خودم شدم... تلخ و بدون ره در انتهاي خويش، حال مرا بفهم شکلي شبيه خود، با چشم گريه سوز باور نميکنم، آئينه را هنوز... ***** از پشت اين سکوت، از اين نقاب و نقش حال مرا بفهم، جرم مرا ببخش امروز بهترم، حوا بيا ببين دلتنگ من مباش، من مرده ام... همين

حال مرا مپرس، چيزي مهم که نيست... اين دلشکستگي، اقرار بيکسيست درگير من مشو، همدم نميشوم حوا مرا ببخش... آدم نميشوم...

مار از پونه، من از مار بدم می‌آید یعنی از عامل آزار بدم می‌آید هم ازین هرزه علف‌های چمن بیزارم هم ز همسایگی خار بدم می‌آید کاش می‌شد بنویسم بزنم بر در باغ که من از این‌همه دیوار بدم می‌آید دوست دارم به ملاقات سپیدار روم ولی از مرد تبردار بدم می‌آید ای صبا! بگذر و بر مرد تبردار بگو که من...

عشق افسانه مجنون هایی است که به لیلی نرسید...

این روزها تنم یخ زده است نبضم کند میزند فکر میکنم مسمومیت هوای با تو بودن دارد نابودم میکند

در نگاهت عشق غوغا میکند آه چشمانت ببند من از این غم خسته ام

دلم حلاوتی میخواهد از جنس نگاهت خدا....

گم شده ام میان هیاهوی تردیدها صداهای دلخراششان آزارم می دهد خدایا تنها تو برایم مانده ای خودت که میدانی...

دوستم بدار، فقط به اندازه یک تار مو... همان تار مویم که گفتی با دنیا عوضش نمیکنی...

روزه سکوت گرفتم اشکهایم فریاد کردند...