مثل هر روز صبح به دفتر مدیریت می روم و نامه ها را زیر و رو می کنم ... خانم کارمند دیگر خسته شده است یا شاید هم نمی تواند جلو کنجکاوی اش را بگیرد ... می پرسد : منتظر نامه ای هستید ؟! ... من فقط نگاهش می کنم .... ادامه می دهد: چون مدت زیادیست هر روز می آیید می پرسم ... ببخشید...
من دسته نامه...