نتایح جستجو

راستش 5 بار پستتونو خوندم تا کاملا متوجه شدم!!:smile: راه کاری که ارائه کردید..تا اونجایی که من فهمیدم یک روش هرمی هستش...یعنی تقسیم یک واحد به زیرشاخه های کوچکتر و جلب اعتماد و دوستی به صورت پله کانی!...که فکر میکنم راهکار خوبی باشه ضمن اینکه اگر همین روند با یک دوستی دایر وار همراه باشه (مثلا...

[IMG]

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

این حرف به نظرم کاملا درسته ولی در یک جامعه ی عادی یا حتی جامعه ما تقریبا غیرممکنه که یک مدیر بتونه تمام پرسنل مورد نیازشو از روی اعتماد و با دوستی استخدام کنه(.این دوستی به مرور باید ایجاد بشه )شاید برای شرکت ها و نهاد های کوچک امکان داشته باشه ولی در واحد های بزرگتر بدون ایجاد پشتوانه (مثلا...

سلام صبح شما هم بخیر شکسته نفسی نبود...حقیقته

دلی که غیب نمای است و جام جم دارد ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد

با این وضع درس خوندنم،هیچ وقت استاد نمیشم که کار به پاس کردن برسه.....شک نکن:biggrin:

خب شاید سرایدار یه خونه تو شمیران هستش!! من 10 رو میدم...کلا همه پاسن...

تو را نادیدن ما غم نباشد که در خیلت بجز ما کم نباشد

مرسی عزیزدلم ...:w30:ممنونم که به یادم بودیییییییییییی

امروز سر کلاس انقلاب...یه خونه و یه درخت و یه خورشید کشیدم...نمیدونستم این همه معنی داره!!! مرسی استارتر:smile:

مرسی عزیزم...فراموش کن!:smile:

تنها سکوت مانده و حرفی نمیزنی حس میکنم که عاشق دنیای بی منی

کوچه ها را بلد شدم رنگهای چراغ راهنما جدول ضرب دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم اما گاهی میان آدمها گم میشوم آدم ها را بلد نیستم.!

سلام مرسی شما بهترین!!؟؟ خودمم هنوز باورم نمیشه...دیگه به خاطر لطف خدا و یاری دوستان بود!!:) خودمم هنوز نمیدونم کی هستم...اگه متوجه شدین اطلاع بدین لطفا

دیدی آنرا که تو خواندی به جهان،یارترین چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین

بس که دیشب خواب شیرین دیده ام پلک چشمانم به هم چسبیده اند

تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم

[IMG]

سلام......مرسی مرسی...خوبی خوشی؟؟ رفتم با مدیر ارشد حرفیدم رمزمو عوض کرد....الان بسی شادمانم:D کووووووووووووو تا تولدم!!!ی عالمه مونده هنوز!!ولی ممنوووونم....مرسی