نتایح جستجو

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد که از خزانه غیبم دوا کند

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا دل رسد به جانان یا جان ز تن درآید

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد بخت اگر یار شود رختم از اینجا ببرد

دلی دارم که درمانش نمی بو نصیحت می کنم سودش نمی بو به بادش میدهم نش میبره باد بر آتش مینهم دودش نمی بو

اوهوم ... ;) تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگه با شعر منید برا تکراری ... من تو جریان شعرای قبلی نیستم که ... خودم میدونم نگفتمش قبلا ... مرسی دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ببر اندوه دل و مژده دیدار بیار

سروچمان من چرا میل چمن نمیکند همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند

ندانمت به حقیقت که در جهان به چه مانی جهان و هر چه رد او هست صورتند و تو جانی

در این زمانه بی های و هوی لال پرست خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست

ناز پرورده تنعم نبرد راه بدوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه

ظاهرا هم زمان شده ... یاری اندر کس نمی بینیم یاران را چه شد ذوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت من آزادی نمی خواهم چو با یوسف به زندانم

سلام من از تاپیک ارشد 94 مزاحم میشم خیلی گذشته بود از مطلب و نشد اونجا جواب بدم .... شاید حق با شماس و روش شما مفید تر باشه عذر میخوام روز خوش

سلام جناب محسن خان لایک کردم ... روزتون خوش

همینو میشد خیلی قشنگ ، یجوری بگید که طرف راه رو پیدا کنه نه اون روزنه امیدشم گم کنه ...

ممنونم ایشالا برا همه همینجوری بشه که شما میگید ... ایشالا شمام زندگیتون پر از اتفاقات شیرین باشه براتون ... ممنون