اي صميمى اي دوست **گاه بيگاه لب پنجره خاطره ام مي آيي. اي قديمي اي خوب **تو مرا ياد كني يا نكني، من به يادت هستم. **آرزويم همه سرسبزي توست. **دايم از خنده، لبانت لبريز **دامنت پر گل باد.
کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه
اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه
دلگیرم از این شهر سرد
این کوچه های بی عبور
وقتی به من فکر می کنی
حس می کنم از راه دور
بـاز هـم در گیر و دار قافـیه، لـبریز از یـک حس زیـبا می شــوم
باز هم در یک شــب سنگین و سرد، تا سحر پاپیچ رویا می شوم
باز هم چشمان خیس و خسته ام، مست از حس غمناک غزل
می نشـیند روی یک بیت اسیر، بی صدا هم رنگ دریا می شوم
موجهایم رج به رج در قلب شب، می نشیند روی شنهای...