اتنظار ابدی
یک آسیاب بادی ، تا تماشای لک لک ها چرخ می خورد
و چشمی آبی ، به قدم های هفته خیره می ماند
و حالا ، بعد از فرسنگ ها انتظار
طنین صدایت در نوشته هایم
رنگ می بازد!
و بوسه و های های اشک
قیامتی بر پا می کند به امتداد یک باران!
قلب فردا ، در واپسین لحظات عمر
هنوز می...