اگــر گاهی سرراهم شـــــوی ای عشوه گر پيدا
رقيب ناجـوان هم ميشــــــــود از پشت سر پيدا
کجا در محفل نازت مـــن بی پا و ســـــر گنجم
به دور خـوان وصلت می شود صد معتبر پيدا
نفس در ســينه ام ازسوز عشقت در گداز آمد
همی ترسم که گر آهی کشــــم گردد شرر پيدا
زسـودای...