یلدا
می رفت و گیسوان بلندش را
برشانه می پراکند
شب را به دوش می برد
همراه ععطر عنبر سارا.
در موج گیسوان بلندش
تابیده بود شب را
ارام مثل زمزمه ی اب می گذشت
با اختران به نجوا
همراه گیسوان بلندش
خاموش مثل زیر و بم خواب میگذشت
پشت دریچه ها
چشم جهانیان به تماشا
میرفت-با شکوه تر از شب-
همراه گیسوان...