1- کشف جاذبه زمین
1- کشف جاذبه زمین
خورشيد داشت کم کم غروب میکرد. اسحاق نیم ساعت دیگر با خانه اش فاصله داشت ولی به هیچ رقمی هیچ رمقی در پاهایش نمانده بود. کشان کشان خود را به پای درختی رساند تا برای اندکی استراحت کرده، نفسی تازه کند. صدای زوزه کفتارهایی که لحظه به لحظه نزدیکتر میشدند از دور...