سکوتم را نکن باورمن آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانممن آن خرمن، من آن انبار باروتم که با آغاز یک کبریت ، آتش می شوم یکسرهزاران شعله ی سرخ کنار هم سکوتم را نکن باورتمام این قفس ها را، تمام حسرت واین ترس هامن به دستانی که می خواهد رها باشد شکستی سخت خواهم دادسکوتم را نکن باورمن آن پرهای بسته...