نتایح جستجو

درست است كه شيمي خوانده ام اما مي دانم اگر عشق نبود حتي مولكولهاي هيدرژن واكسيژن هم قادر نبودند اينگونه يكديگر را در آغوش بفشارند كه اشكشون در بياد

زندگي درك همين امروز است/ظرف ديروز پر است از بودن تو شايد اين لبخند كه امروز دريغم كردي آخرين فرصت همراهي ماست

سلام اگه كسي هست

تلاش ناله ها بیر نگ و بو نیست نماز ما نماز بی وضونیست شبی در بزم دل مست عرق شو مپنداری که چیزی در سبو نیست:gol:

تلاش ناله ها بیر نگ و بو نیست نماز ما نماز بی وضونیست شبی در بزم دل مست عرق شو مپنداری که چیزی در سبو نیست:gol:

هوای آشنایی سرد سرد است رُخ فریاد یاران زرد زرد است نگاه این طبیبان سیه کار به بیماران دل تزریق درد است

و از دشت وفا یاد مرا گیر:gol: سراغ داغ فریاد مرا گیر:gol: قدم نه در کویر دیدگانم:gol: ازین نامردمان داد مرا گیر:gol:

زخون دل به نعشت گل فشانم کنار جسم مجروحت بمانم زخون حنجرت گیرم وضویی به زخم پیکرت قرآن بخوانم

مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت چندان که بازبیند دیدار آشنا را

درون ما ز تو یک دم نمی​شود خالی:gol:کنون که شهر گرفتی، روا مدار خراب

شکر خدای بود که آن بت وفا نکرد:gol: باشد که توبه​ای بکند، بت پرست ما

وقتي كه شانه هايش تكيه گاه دگري است:gol:قلبش را پيشكش مي كند به ستاره هاي چشمانم

منم سرگشته حیرانت ای دوست کنم یکباره جان قربانت ای دوست تنی نا ساز از شوق وصل کویت دهم سر بر سر پیمانت ای دوست

:biggrin:فك كنم ميگه شما ها چقد نازين من دوستتون دارم

دلم را مشكن و در پا مينداز كه دارد در سر زلف تو مسكن شبتون بخیر نه نمي خوام تهديد كنم يا سر كارت بزارم اين بار اخره كه من دارم با تو حرف مي زنم

دلی دارم در آتش خانه کرده میان شعله ها کاشانه کرده دلی دارم که از شوق وصالت وجودم را زغم ویرانه کرده

دلی دارم در آتش خانه کرده میان شعله ها کاشانه کرده

پروانه اي نيستم، که براي خودکشي، شمعي را بهانه کنم... من ز اتفاقاتي که بين دو هيچ مي افتد، هر شب يک قصه مي نويسم