lilium.y
پسندها
3,639

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خب در برابر این دوست عزیزم کدبانو محسوب میشم:Dجامعه آماریم پایینه:دی
    اما در کل تکذیب میکنم:‌))
    نه در این حد که نسوزونم کدبانو ام:biggrin:خودت زحمت چایم کشیدی که:sweatdrop:
    خواهش میکنم بانو:gol:
    واقعا قشنگه مثل همیشه با ذوق...;)
    نه منم میوه ای دوست ندارم بجز پرتقال البته:D
    پس من برم چای دم کنم:D
    یاد یه خاطره افتادم :دی.....من یکی از دوستام که چند سال ازم بزرگترم هست میگفت یه بار بابا گفته چای دم کن نمیدونستم رفتم توی تلگرام از بچه ها پرسیدم فهمیدم من کدبانویی هستم واسه خودم:biggrin:
    قبل از تعریف حلالیت گرفتم ازش :دی
    حتی پرتقال؟:D
    الان اینا واسه منه،خب پس سهم خودمم میدم بهت:redface:
    هر طعمی که باشه؟
    بله خوش به حالت با حس ششمت میتونی بفهمی طرف مقابلت یه چیزو دوست داره یا نه:)
    ممنون:redface:
    درست حدس زدی:)حس ششمت حرف نداره(در واقع خیلی دوست ندارم)
    واقعا چطور حدس میزنی؟؟!خودت شکلات دوست داری؟
    اما الان جای شما خالی، تافی کره ای خوردم:)
    حس ششمت واسه چی؟!
    شما باید میرفتی دبیر ادبیات میشدی:smile:فالبداهه واسه بچه ها شعر میگفتی :‌))
    این یکی تکراریه(آخه و اما....گذاشتمش:دی) اما دوسش دارم :D
    امدنت را خوب یادم نیست
    بی صدا امدی بی انکه من بدانم
    و بی اجازه ماندی
    بی انکه من بخواهم
    اما اکنون که با ذره ذره وجودم
    ماندنت را تمنا می کنم
    قصد سفر داری؟
    ای مهمان ناخوانده قلبم بمان
    بمان که به ماندنت سخت محتاجم.
    پاییز را دوست دارم
    به خاطر غریب و بی صدا آمدنش
    رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش
    خش خش گوش نواز برگ هایش
    صدای نم نم باران های عاشقانه اش
    پاییز را دوست دارم
    به خاطر رفتنش
    و........
    خیس شدن زیر بارانش !!!
    سلااام بهارجون...
    شرمنده که منتظر ستاره بودی...
    آرزو میکنم . . .
    در این صبح زیبای پاییزی

    نسیم مهر و محبت
    زلف خاطرتان را بیاراید

    تپش عشق
    حیات را در وجودتان
    گل افشانی کند

    و شور زندگی
    در جانتان متلاطم گردد ..
    :gol::gol::gol::gol:
    همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت
    آنچه در خواب نرفت چشم من و یاد تو بود...:redface:
    آره. ی مدت برنامه ها رو از گوشیم پاک کرده بودم دوباره باشگاهو باز کردم. اومدم تو این تاپیکا، حالا بهشون معتاد شدم. : )
    سلام. ممنون. شما چطوری؟
    حوصلم سر رفته! : )) تو همه تاپیکا هم من اخرین نفرم : ))
    ببخشید من فک کردم جزو دوستای شمام هست...
    منم اگه بتونم حتما میام ولی خیلی درگیر پایان نامه مم هستم..ولی برنامه مم رو طوری میچینم که حتما یه سر بیام:redface:
    بله 100 درصد:redface:
    عزیزمی...
    خواهش میکنم بانو...
    مواظب خودت باش دوستجون:redface:
    فعلا.
    بله علاوه بر دوستان، باشگاه هم طاقت دوری و دیر به دیر اومدنتو نداره....:)
    قابلی نداشت:redface:دی
    از این نیامدن ها کوتاه بیا دور نیست همین روزها ورق بر میگردد و ما هنوز...
    برای فردا...
    هیچ خاطره ای نساخته ایم مگر میشود!؟
    سالهای سرد در راه را بی هیچ جان پناهی طاقت آورد..؟!
    نیکو مظلومی
    یه بارم میگفتی گفته چه عجب یادی از ما کردی حالام آنلاین میزنه:biggrin:بایدم بگی خوبه دیگه، شما نگی من بگم:D
    ممنون بابت متنای زیبا;)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا