salvador
پسندها
3,260

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • جان جهان! دوش کجا بوده ای؟
    نی غلط اندر دل ما بوده ای

    دوش ز هجر تو جفا دیده ام
    ای که تو سلطان وفا بوده ای

    آه که من دوش چه سان بوده ام
    آه که تو دوش که را بوده ای

    رشک برم کاش قبا بودمی
    چون که در آغوش قبا بوده ای

    زهره ندارم که بگویم تو را
    بی من بیچاره کجا بوده ای

    یار سبک روح! به وقت گریز
    تیز تر از باد صبا بوده ای

    بی تو مرا رنج و بلا بند کرد
    باش که تو بند بلا بوده ای

    آینه رنگ تو عکس کسی است
    تو ز همه رنگ جدا بوده ای

    رنگ رخ خوب تو آخر گواست
    در حرم لطف خدا بوده ای

    مولانا
    من اییییین همه نبودم اونوقت نوشته دو روز.....!!!
    [IMG]سلام...
    [IMG]
    دقیقا جوابمو گرفتم :)
    رابطه های مرده جایی بین زنده ها ندارن. رابطه اگه خوب بود آخرش ختم به خیر میشد! :|
    من شیفتو تحویل میدم شما. یه امشب زودتر میرم که توفیق اجباری پیش اومده :)
    خدا که بد نمیده!
    تو یه مورد نمیتونم تصمیم بگیرم. تا حالا کسی بوده که نه بتونی بیخیالش بشی و فراموشش کنی و نه بتونی کنارش باشی؟
    شاید
    ولی با ظرفیت های بالایی که بود غصه این مورد رو نباید بخوریم...

    داداش بیژن ناراحتم...
    در کل از اینی که هستم راضیم :)
    انشاالله. به قول ِ یزدی ها
    " امید ِ خدا! "
    سلام بیژن خوبی؟

    بیا این دفعه در مورد ساعت خواب تو حرف نزنیم باشه

    یه بحث دیگه انجام بدیم دوست دارم منو با دوستت دوست کنی می شه عایا(شکلک خواهش کم)
    زندگی آرام است مثل آرامش یک خواب بلند
    زندگی شیرین است مثل شیرینی یک روز قشنگ
    زندگی رویایی است ، مثل رویای یک کودک ناز
    زندگی زیبایی است مثل ریبایی یک غنچه باز
    زندگی تک تک این ساعت هاست
    زندگی چرخش این عقربه هاست
    زندگی راز دل مادر من
    زندگی پینه ی دست پدر است زندگی مثل زمان در گذر است
    جان بیان

    مژده ای دل که دگربار خزان می آید
    سوی افسرده دلان مونس جان می آید

    گفتمش یارکجا؟ گفت: خمش هیچ مپرس
    هم نوا با دگران ,دست زنان می آید

    چه خبرگشت؟ که دنیا همه زیروزبر است؟
    پس بگو چیست که اینسان سیلان می آید؟

    چه وصالی است که اندر طلبش شب هنگام
    دل وجانم زطرب رقص کنان می آید؟

    ساقیا شادی بی حد بنگر زودبیا!
    کاین می وصل همینک غلیان می آید

    "بس کنم گرچه که رمز است بیانش نکنم
    خود بیان را چه کنی؟جان بیان می آید " 1

    م.اسیره67
    -------------------------------------
    1-استقبال وتضمینی ازغزل زیبای مولانا با مطلع "یارب این بوی خوش از روضه ی جان می آید......."
    .هیچ چیز ............قلب مقلوب شده را .............سرد نمی تواند کرد.........درمشت گرفتن باید آن مشت خونین را
    (م.اسیره )
    سلام من ازشما ممنونم خیلی لطف دارین........شعروآهنگی که فرستادین هم خیلی زیبا بود تشکر.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا