salvador
پسندها
3,260

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • در مورد همه صدق میکنه یعنی؟:huh:

    بعد میام جوابامو میخونم. جدیدا شبا خوابم میگیره. نمیدونم چمه:D

    شبت بخیر:gol:
    لیستشونو مینویسم توی نت موبایل که فراموش نکنم
    همش میگفتم چیا میخواستماااا :دی مای مِموریز لایک اِ سیو
    خب من همیشه یعنی اون موقع ها کتاب و نقاشی و کلا چیزز میزای لطیف دوست داشتم. بیشتر تو فکر بودم لذت ببرم از رشتم تا اینکه بعدا پول دربیارم باهاش یا پز بدم :)
    ولی مامانم اصرار داشت برم پزشکی اولا. بعد که پرستاری قبول شدم بابام گفت نه. کار تو بیمارستان دوست نداشت. خلاصه سال بعد محیط زیست قبول شدم رفتم که یه دانشگاهی هم رفته باشیم :biggrin:
    ولی الان زبانو با چشم باز :eek: انتخاب کردم من
    با اجازه بارو بندیلمو جمع کنم برم. شب خوبی بود. مرسی.

    شبت آرووم:gol:
    میگما! اگه کسی رو واقعا دوست داشته باشی، اون چکار کنه تو بی خیالش میشی؟
    :)
    من آخراش یکم علاقمند شدم. از اولم رشتمو دوست نداشتم:D
    دوست داشتم هنر بخونم. مامانم نمیذاشت : ))
    هوم. از این به بعد باید حواسم به ترجمه ها هم باشه. این ترجمه که من خریدم از فراتر از بودن جدیده. برای سال 93 و چاپ اول!
    اتفاقا پرسیدم ترجمه دیگه هم داره. گفت من ندارم. تا حالا هم ندیدم. خلاصه نقدو چسبیدم. ممکن بود گیرم نیاد
    پی دی افی که من دارم از فرجامی بود فکر کنم. دکتر فاطمی هم ترجمه کرده؟
    برای کی کساد نی؟:huh:
    کلا گل و گیاه روحیه میده به آدم. خیلی خوبه. باقی الصالحات هم هست :)
    نوش جونت تازشم D
    منم ندارم. مدتی هست اصلا در حیطه رشتم نه مطالعه کردم نه تحقیق. چند تا مقاله آلودگی دارم. یه ساله منتظر ترجمه س : ))
    :)
    هیچ وقت میتونی تو بحثای مذهبی و عقیدتی شرکت کنی؟
    برام جالبه تاپیک های ِ اعتقادی! مخصوصا حجاب
    عکسو ببین!
    نوچ. خوابم میاد میرم :)
    سرسری نگاه کردم. شانسی این اومد. فکر کنم خیلی خوب باشه. میخونم و نظرمو میگم. اسم باقی کتابا یادم نمیومد. وقتی اومدم خونه به مامانم گفتم کتاب خریدم. گفت کتاب بیشعوری؟
    تازه اون موقع یادم اومد کتاب بی شعوری رو هم میخواستم بخرم. کتابای دیگه از همین ببن هم داشت. بعد تحقیق میکنم خوب بود میخرم
    چیپس کارخونه ای بود. همین چیپس سرکه ای خودمون. ولی چشم / کساد که نی! اصلش کم هست :D / انشاالله امسال مثل سال قبل نشه که نیازی هم نباشه به این کارا. چون پارسال افتضاح بود. به معنای واقعی کلمه! برای هر شهری که بسته به خاک و اکوسیستمش باید انتخاب کرد. برای اهواز من بیشتر مورد و اکالیپتوس دیدم با یه نمونه درخت دیگه که اسمش یادم نیست. جدیدا هم یه نمونه درخت جدید میکارن که میگن دلیل اینکه با بارون ِ اول توی اهواز خیلیا تنگی نفس میگیرنو مریض میشن و کارشون به بیماررستان میکشه آلودگی همون گیاهه/ عه؟ توضیح ِ چندان جالبی نبود. نظر خودت چیه؟:huh: / دختر بودن؟! در کل سخت نیست. تو باشگاه هم نه! شاید باشه. بستگی داره مزاحمت رو چطور تعریف کنی!:) گاهی برای ِ تو کف گذاشتنه :D
    خب یه جورایی میشه از چند نظر توصیفش کرد. اون عکسه رو میگم
    ده تومن بود. به اندازه یه بسته چیپس کامل هم چیپس نداشت. راستش زورم اومد :D آخه پنیر و ژامبونش هم خیلی کم بود. انقدری ریخته بود که نگم چیپس خالی بود :|
    باشه. بگو مواظب خودت باش! حیفی! :)
    مث قضیه گرد و خاک ِ سال ِ پیش. به دوستام گفتم نمادین چهار تا دار و درخت دور شهر بکارین ولی استقبال نشد. مورد داشتیم مسخره هم کرده :|
    خواهش میکنم ولی جالب گفته بود... این آدما ازدواج هم میکنن؟ به خانماشون حسودیم شد :w00:
    عرضم به حضور انور؟ عنور؟ فکر کنم همون انور! خلاصه هر چی :D جنابعالی که توی زندگی یه سری چیزا از کنترل ما خارجه و نمیتونیم تغییر بدیم. یه سری چیزا هم هست که میتونیم تغییر بدیم و تاثیر بذاریم ولی بهتره آدمیزاد بی خیال ِ هرچیزی بشه که نمیتونه کنترل کنه و بچسبه به هر چیزی که میتونه کنترلش کنه :huh:
    نه نداشت داداش بیژن. کلی گشتم ولی گویا هایکو بود. یه چی تو همین مایه ها :huh:
    5 تومن! مترجمش با اونی که تو لینک دادم فرق داره.
    نه الان نیاد. آمادگی ندارم:D
    یه دست صدا نداره :)
    خو :huh:
    باشه. کتاب از چیپس و پنیری که خوردم ارزون تر بود :D
    باشه. الان آبی تنمه. نمیشه بیاد خونمون؟ :)
    والا! از دست این آدما
    خواهش میکنم
    بالایی کجا میشه ؟ دی متعجب
    اصلا مرکز سنجش کجاست؟
    امسال قراره کلا سوپرایز بشیم. سیل! برف ِ زودتر از موعد :)
    مرسی. لطف میکنی :biggrin:
    خان باجی! من! وا چه بانمک :D
    وولا همین امشب خریدم. هنوز وقت نشده. امشب اگه خسته نبودم زیاد قبل از خواب میخونم. دیشب تا سرمو گذاشتم رو بالشت رفت پادشاه ها رو دیدم :)
    پس خودمو آماده کنم! پیرهن آبیمو بپوشم یا پیرهن سیاه رو؟:huh: ( پ.ن. با ریتم آهنگ طپش از لیلا فروهر!:w31:)
    خواهش میکنم
    حق داش دلش گرفته باشه اخه میدونم دلش از چی گرفته بود خونش خوب نساخته بودن
    چشم
    قابلی نداره
    جواب میدونم خوشحالم دی یادآوری
    نه، دی کمک+ بدجنسی :biggrin:
    امیدوارم تو مسابقه موفق بشین :)
    با اجازتون من دیگه برم
    خوشحال شدم از اینکه بودین
    ممنون از لطفتون،شبتون بخیر :smile::gol:
    انشا... این طور نیست دی خاطره
    امروز یه جایی بودم یه خانوم مسن امد سمتم شروع کرد بحث در مورد یه موضوع که به اون مکان ربط داشت نگران بود و من میدونستم نگرانیش بی مورد ولی پیرزن حق داشت نگران باشه،من گفتم انشا... طوری نمیشه پیرزن برگشت گفت با انشا... انشا... گفتن که نمیشه:biggrin: ،تو دلم کلی خندیدم گفتم دیگه انشا... نمیگم
    عمر گران می گذرد خواهی نخواهی
    سعی بر آن کن نرود رو به تباهی دی معین
    دیگه آب و هوا دست من نیست ،نه ترک نیستم:smile:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا