والا من خونه بودم...

...دیگه بابات دعوام میکرد تو رو ببرم به خاطر همین دخدر همسایه رو بردم...

خو درست میشه ایشاالله...
تو به اعصابت مصثلطت باش....

والا نه هنو....شوعر نکردیم....

فعلا زورم به بابا و مامانم میرسه هنوز...

خو هنوز قسمت نشده...
من دنبال آدمم...پیدا کنم زودی میرم...

دیگه ما خودمونو دادیم دست سرنوشت....
سرنوشتم قربونش برم اینقد بی هواس...دست ما رو ول کرده به امون خدا...

خودت چطور عزیزم؟؟؟