fateme_003
پسندها
8,932

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام:gol:[نظرسنجی]-عکاسی هنری شماره 01- نوروز و طبیعت
    [نظر سنجی]-تابلـــوی هنری شمــــاره ی 7-آلات موسیقی
    ميزنمت آآآآآاااااا..دي
    منظورمچرا يه مدت نبودي؟؟

    نه دعوا كجا بود..
    مسابقه شیت بندی از این لحظه شروع و تا 5 شنبه ادامه داره منتظر کارهاتون هستیم:gol:

    مسـابـقـه هـفـتـگی شــیـت بنـدی تالار معماری ( II )

    اعلام موضوع هفتگی و نتایج مسابقه شیت بندی ( II )
    وقتی یادت میندازن که یکی هست
    که صدات رو میشنوه
    یکی که توی خلوت اشکات پا میذاره ،
    یکی نزدیک تر از اونچه که فکرش رو بکنی!
    دستام خالیه!
    خودم لبریز گناه.
    اون میشنوه ، همیشه شنیده تو رو.
    بگو
    بگو که چقدر بهش نیاز داری.
    خوردی زمین؟ خسته ای؟
    سر خورده شدی؟ تنهایی؟
    غمگینی؟ مریضی؟ مریض داری؟
    عزیزی داشتی که بین ما نیست؟
    میخوای دستاتو بگیره و بلندت کنه؟!
    بگو ، هرچی تو دلته بریز بیرون.
    خجالت نکش.
    قایم نشو.
    فریاد بزن
    فریاااااااااااااااااااااا د
    خودش گفته
    اون قول داده
    امشب آرزوت رو بر آورده کنه
    نا امیدت نمی کنه مطمئن باش
    آرزو می کنم که
    آرزوی تک تکتون برآورده بشه
    الهی آمین…..!
    ﻣﻦ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﯾﻢ!
    ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺑﯿﻨﻤﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﯿﻢ،
    ﺳﺮﺩ ﻭ ﺑﯽ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﺟﺪﺍﯾﯽ ...
    ﭼﻨﺪﯼ ﭘﯿﺶ ﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﭘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺩﺍﺩﻡ ...
    ﯾﮏ ﭘﺎﺳﺦ ﭘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺩﺍﺩ ..
    ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ....... ﻭ ﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﭘﺎﺳﺨﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻡ ......
    ﻭ ﺍﻭ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﭘﺎﺳﺨﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ ....... ﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ....... ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﻭ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ........
    ﺍﺻﻼ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺪ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﻣﯿﺰ ﺑﻠﺪ ﺍﺳﺖ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﺪ ........
    ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩﻡ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺍﻧﺴﻮﯼ ﺧﻂ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺍﺳﺖ ...
    ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ...
    ﺍﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ ﺣﺘﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺟﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
    ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ...
    ﻣﺎ ﺍﺩﻣﻬﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ...
    ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ
    ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﯾﻢ
    ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ ...
    ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺩﻣﺎﻧﯿﻢ
    ﻫﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ !!!
    خدایا شروع دوستانم را از اکنون به فردا، از حالا به بعد، از اینجا که هستن تا اوجی که خودت میخواهی قرار ده!! افتادن خسته کننده است و پله های رفته را بازگشتن، مطلوب نیست.. خدایا راه فردایشان را روشنتر از امروز کن که اینها فقط در قدرت توست...
    سلام فاطمه جووونم....خوبی؟؟؟چیکارا میکنی؟؟؟
    دلم برات تنگیده دخمل...من زیاد باشگاه نمیام جدیدا...دلم برای پستات تنگیده:(
    اشالله خیره عزیزم منم هیچی
    قبول شدی بلاخره دختر
    آفرین
    آره اشتباه اومدی عزیزم:دی
    معرفی نامه ت میگه:دی
    من هیچ:دی
    توچی؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا