اگر عالم و آدم هم گذارندم به تنهایی
نباشد بر لبم شکوه که در هر دم تو با مایی
نخوانم جز برای تو، ندانم جز به نام تو
که در این عالم فانی، تویی آن عشق رویایی
از آن روز ازل تاحال ایا محبوب بی همتا
کنارم بودی و دانم که تو آن یار فردایی
دل آرامم ، و دلدارم ، تو بی تشبیه بیدارم
نیاید هرگز آن روزی گذاریمان به تنهایی
تو ای زیبا ترین زیبا و ای معشوق عاشق کش
که خود گفتی که هستی دیه ی دلهای شیدایی
جفا هرگز، وفا پیشه ، نکردی با کسی تا حال
غفوری و رحیمی تو، خدای کوه و دریایی...