این قلب من یک امانت است از طرف من به تو تا لحظه ای که نفس میکشم
احساسات من امانتیست به تو از طرف قلبم تا لحظه ای که جان دارم.
این عشقم امانتیست از طرف قلبم تا لحظه ای که تو را دارم.
بپذیر از من ، آنچه که میتوانم در راه عشقت فدا کنم.
مرا ببخش اگر جز این امانتی چیزی در وجودم ندارم.
همین قلب را دارم که آن هم روزی فدایت میکنم .
همین چشمها را دارم که در راه عشقت جز اشک ریختن هیچ کاری ندارد.
احساساتم نیز که در راه عشق تو ،تنها برای تو است.
کاش میتوانستم پرواز کنم و ستاره ها را برایت بچینم ، کاش میتوانستم خورشید شوم و برای تو بتابم ،
کاش میتوانستم قطره ای شوم و بر روی تو ببارم ، کاش میتوانستم همچو آسمان سرپناه تو باشم.
همین قلب را که دارم ، انگار تو را دارم ، میخواستم قلبم را به تو هدیه دهم ترسیدم از فردا که این هدیه را دور بیندازی ،
آن را به تو امانت دادم که اگر روزی خواستی آن را به من پس دهی تو درون آن باشی.