بهش میگم ...میخواهم بروم زیارت ... می پرسه کجا؟ میگم زیارت مادر و پدرم .... میگه فکر کردم مکه میروی ... گفتم کعبۀ خانۀ من پدرم و مادرم است ... زیارت آنها را خدا واجب بر من کرده ست ... میگه خسیس ... روایت از خودت نساز ... خرج خانه خدا نمی کنی ... مفت حرف نزن ... میگم خدا به خرج من و تو نیاز ندارد ... اما من به رضایت آنها نیازمندم ....