s_aa

s_aa

کاربر ممتاز
کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , 35 از iran
عضویت
آخرین بازدید
ارسال ها
1,509
پسندها
4,070
امتیاز
114

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • s1m5j8
    ببخشید این امانت باشه پیش شما...

    لطفا پاکش نکنید...
    _________

    عکس چجوری میتونه حرف منو بزنه

    مطلب مستقیم پیدا نمیکنم مطلب غیر مستقیم چی میتونه باشه

    پاراگراف علمی حرف دلو نمیزنه دل حرف دلی میخواد

    دلیل قانع کننده برای قانع کردن چیزی که شاهده خودش؟

    .
    .
    .
    .
    !!!!!!!
    Reyhana.A
    فدات
    خوب اشکال نداره
    سحری دچار امپاس شدم کجا ج تو بدم:D
    Reyhana.A
    اره خوبم
    تو کجاییییییییی
    اصن نمیگی دلم تنگ میشه
    قهرممممممممممممممم
    یارانراد
    باران
    باران
    مرا پاک کن
    مرا باخودم اشنا کن
    مرا با خود ببر
    به انجا
    به ان اقیانوس پر تلاطم وپر موج
    به ان کشتی
    که سکانش به دستانم
    و بادبانش به فرمانم
    باران
    باران
    بشارت ده
    قلبم را
    به نور و رنگین کمان
    به طراوت برگان
    باران
    باران
    مرا پاک کن
    مرا با خودم اشنا کن
    arsima
    ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
    ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﺠﺬﻭﺏ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ
    ﮐﻪ ﺟﺰ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺁﻏﻮﺷﺖ
    ﺗﻤﺎﻡ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺑﺮﻡ ...
    portgirl
    حیف که یادمان می رود بسیاری از آنچه امروز داریم همان دعاهایی
    بودکه فکر می کردیم خدا آنها را نمی شنود...
    شبگرد23
    گاهی فکر می کنم
    اگر به جای همه پنجره ها دیوار بود
    چه شب ها که آسوده خواب گلاب و نسترن می دیدیم...
    اما آنوقت
    زندگی چیزی شبیه درد
    شبیه بغض های کال یک انار ترک خورده
    کم داشت...!!
    mahdi271
    سلام سلام صد تا سلام.
    فردا خدمتم تمام میشه.
    دلتم بسوزه کارت پایان خدمت نداری.
    خوبی دوست خوبم؟
    مراقب خودت باش.
    پیام خصوصی دادم رو نگاه کن.
    s_aa
    با این همه نزدیکی
    پس به دنبال چه میگردم
    به دنبال کدام گم کرده ی دیرینم
    s_aa
    گاهی اوقات در تمام خودم که می اندیشم
    می مانم
    مات و مبهوت
    که این کیست

    و تنها تو در میان این امواج غریبه برایم اشنایی
    ای غریبه ی اشنا
    ای سکوت روشن
    s_aa
    فکر کن فکر کن نسیمی بودم که قرار بود ه دلگیری هایت را لحظه ای تسکین دهد
    یا قطره ای بودم تا کدورت هایت را بشویم حتی به قیمت کدر شدن خودم
    یا اگر مثل مرد بگویم مثل خودم
    فکر کن کوهی بودم یا شاخه ی درخت بزرگی تا لحظاتی برایت سایه بان شوم
    این بین هرچه بود و هست یک دوست داشتن پاک انسانی نهفته است
    که با نزاد و رنگ با قد و اندازه کار ندارد
    دلم چقدر هوای رضایت کرده
    رضایت او
    صاحب پاکی ها
    یارانراد
    خب اینم میزاره میره پیش منوچهر
    منم اقش میکنم
    وسط را ماشینش منفجر میشه...دی:biggrin:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا