از دست این روزگاااارررر
سرت و درد نیارم یوقت
راست می گی ااا خیلی خوبه کسی بشنوه درد دل هارو
من اکثر اوقات میشنوم دردهای بقییه رو اگر بتونم تسکین میدم
اینبار نمیدونم چی شد اینقدر به گفتی تا منم دیگه حرف زدم
با این اولی که گفتی موافقم
ناگهان چقدر زود پیر میشیم
اما دومی که میگی
نه والا نه بلا الان تنهایی شده همدم
یعنی اگر بخوام فکر کنم به همین شخص دوم که میگی نمی دونم چرا سریع به خودم میگم بیخیال. با اینکه اینجوری اصلا خوب نیست
داهیی داره درد دل میکنه
ببین دستی دستی الکی داری برا داهیییی برنامه درست میکنی
دایی از اول که چشم باز کرد خودش بود و خودش الانم همینه
جون داهیی مگه بهم نمیاد حواسم فقط فقط به خودم باشه