یه وقتایی دیگه حسش نیست غصه بخوری
رسما” غصه تو رو میخوره…
والــــــــاااا
*
*
*
کچل باشی …
بری بالای شهر میگن مد روزه ،
بری مرکز شهر میگن سربازی ،
بری پایین شهر میگن زندانی بودی !
این همه تفاوت توی شعاع ۲۰ کیلومتر آخــــه؟؟
*
*
*
هندزفری رو اتو هم بکشیم بعد دو دقیقه گره می خوره!
))
*
*
*
ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺍﺳﺘﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ ﭘﺎﺭﻩ
ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ یا اتوبوس ﻫﺴﺖ ﺩﺭ هیچ عملیات مافوق سری نیست !
*
*
*
تمام وسایل و امکانات زندگی ما رو مامانم می ذاره “همون جا”
کلا همه چی و هر چی که می پرسی جوابش همون جاست!
*
*
*
وقتی می پرسی چیزی میخوریین ؟
اونی که میگه : من یکی دو لقمه باهات میخورم…
جدا موجود ترسناکیه
*
*
*
نشسته بودم یه هو مامانم از آشپزخونه اومد، بی مقدمه شروع کرد درباره فلفل صحبت کردن که: میدونستی فلفل لاغر میکنه و ضد سرطانه؛ بعد نشست دو ساعت از خاطرات گذشتش و غذاهای خوشمزه و پر فلفل عمه اش حرف زد
آخرش معلوم شد فلفل از دستش در رفته، ریخته تو (شاممون).
ینی همچین مامان توجیه کننده ای دارم من!
*
*
*