حمیدرضا8
پسندها
94

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بعدش یهو آروم شدم و اول رو به آشنامون کردم و با کمال اعتماد به نفس گفتم که این فقط یه چاله س، دلیلی نداره بترسه، اونم عمیق به من نگاه میکرد، اینقدر ترسیده بود که باور کنین طوری با التماس نگاهم میکرد که انگار که حرفهام مقدسه!
    من خجالتی ام و از داد کشیدن هم بدم میاد، اما اون موقع با صدای بلند با مردمه لرزون و پریشون حرف زدم و هرچی که ازم بر اومد واسه بهتر شدنشون گفتم. من خیلی شجاع نیستم! اما این اعتماد به خدا و لطفش بود که اون موقع منم به اون حال زار و نزار نیفتادم. خدا رو صد هزار بار شکر که بالاخره چاله ی کذایی تموم شد و سالم نشستیم... و خلاصه اینکه تا توکل به خدا رو داریم غم نداریم...
    به به... چه روز خوبی... به سلامتی...
    آره، توکل به خدا... توی آخرین سفری که با هواپیما داشتم، این به خدا سپردن، خی ی یلی کمکم کرد... توی چاله هوایی گیر افتاده بودیم و هواپیما تکون های وحشتناک میخورد، یه دفعه میرفت بالا و یهویی میافتاد پایین! اصن یه وضعی، همه ی مسافرا با هم جیغ میکشیدن، خواهرم گفت یا ابوالفضل و خواهرزاده ام زد زیر گریه، کناری منم که دوستی بود که همینجوری شم از هواپیما وحشت داشت(یه مرد 40 ساله)، چه برسه به اون موقعیت، رنگش مثل گچ سفید شد و کپ کرده بود. تو این هیاهو چشمامو بستم و گفتم خدایا من این هواپیما و خودمون رو به تو میسپرم و خیالم راحته که مواظب مون هستی و هییچ باد و چاله هوایی هم وجود نداره که تو ازش قوی تر نباشی!
    پس بهت اعتماد میکنم و خیالم راحته... ادامه دارد:lol:
    سلام دوست آسمون پیمای من.
    خواهش میشه... مرسی از شما که دعوت کرده بودی...
    راستی... قبل هر پروازتون، خودتون رو بسپرین به خدا تا حفظتون کنه. البته با ایمان و اعتماد کامل به اینکه مواظبتونه...
    فردا7صبح اولین پروازمه...اگه با موفقیت بود فردا غروب خبرش رو همینجا بهتون میگم.
    بروبابااسکلمون کردی چراحذف کردی همه که کروات داشتن
    الان احساست چیه مردمواسکول کردی؟؟
    نه سخت میگیری اگه اینجوریه برای خوشبختیش دعاکن بذارازته دلش فک کنه خواستارخوشبختیشی
    سخته امایه مردنبایدکم بیاره شایداگه تلاش کنی بتونی دوباره داشته باشیش وهمراهش باشی
    واقعااااااااااااااااااااممنونم اره شایدحق باتوباشه ادم نبایدجدی بگیره اماگاهی اوقات هرچقدرم بخوای جلوشوبگیری نمیشه وناخوداگاه.....
    ولی بازم ممنونم ازراهنماییت
    رفاقت را از دست فروش بازار نخریدیم ؛
    آن را در کوچه های خاکی محله مان یاد گرفتیم...
    پس خوب میدانیم برای کدام رفیق زمین بخوریم که از زمین خوردنمان شاد نگردد، بلکه دست خاکیمان را بگیرد و از زمین بلندمان کند!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا