جسارت میخواهد نزدیک شدن به افکار دختری که روزها مردانه با زندگی میجنگد، اما شبها بالشش از هق هق دخترانه خیس است.....
جسارت میخواهد احساس نکردن حس غریبانه ی دختری را که احساس لبریز قلبش با وجود تمام پیچ وخم جاده ی زندگی پر تلاطمش فقط و فقطبه پای یک عشق یک طرفه ریخته شود.....
جسارت میخواهد وقت پشت پا زدن به تمنای دختری که تنها تمنایش دیدن لبخند رویایی تو پشت دیوار های سنگیه آینده ی عذاب آور بی توست.....
جسارت میخواهد زمان شنیدن اما بی تفاوت رد شدن از صدای گریه های دختری که با سن کم و قد نیم قدش در برابر یک دنیا مشکل قد کشیده.....
جسارت میخواهد زمانی که میتوانی دستت را دراز کرده و از کوله بار غم این دختر دلتنگی را حذف کنی اما به جای درک کردن وماندن، حسش را درک نکنی و مثل همیشه خراب کنی.