دلم به تو خوش است
من را از این خانه برون مکن
تو نه در ان دور دست ها
نه در بی کران بالا
نه در صفحه های کتاب
که نزدیکتر از من به منی
عزیزترین
زیباترین
بهترین
کاری کن تا دست من
نشکند ساقه ی تنهایی غم زده ای را
کاری کن
از تو بگوییم
برای تو بگوییم
برای رضای تو بگوییم
کاری کن
غمم
دردم
تو باشی
کاری کن
تاز این من که جدایی بین ما انداخته فاصله بگیرم
کاری کن بپذیرم تمام انچه را نمی دان و درک کنم و بدان عمل کنم
کار کن پذیرفتنی هایم خودت باشی
کاری کن
بپذیرند اگر از تو می گویم
و بفمم تو را و از تو بگوییم
از تو ببینم
از تو بشنوم
برای رضایت انجام بدهم
و مست باشم و مست باشم و مست باشم