سلام گلم شرمنده دیشب نتم قطع شد...

حالا چرا یه کوچولو این شکلی

هستی؟
آره اون شب متوجه شدم.. که منظور منو نگرفتی.. با نفس (مهسا) داشتیم راجع به خونه تکونی خونه ی ما می حرفیدیم.. بهم گفت.. وسط کار یه چیزی رو بهونه کن برو.. منم گفتم.. منو بابام تنها خونه ایم.. مدیریت هم بامن هست.. اگه خودم جیم شم پس کی می خواد بتکونه؟ که مهسا گفت من میام.. و کلا یه بحثی شروع شد.. :دی
بعد که یو هم اومدی بهت گفتم میای خونمون به بهونه خونه تکونی؟ بریم گردش... ؟ که تو هم فکر کردی منظورم تکوندن تالار روانشناسی هست و.... همین دیگه.....