حالیا معجزه باران را باور کن
و سخاوت را در چشم چمنزار ببین
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی ها را جشن میگیرد
خاک جان میگیرد
تو چرا سنگ شدی
تو چرا این همه دلتنگ شدی
باز کن پنجره ها را
و بهاران را باور کن ...
مرسی عزیزم...خو ببخشید نگراندوندمتون
( امیر نگران شده بود که نکنه مُردم بی تلبیت )
نفیصی درکت موکونم، ولی خو یکم برا این بهانه ها دیر شده عزیزم...ما هم پیچونده نمی شیم
سلام نفیسه خانم. خسته نباشین. ببخشید یه سوال داشتم. چرا تاپیک سیویلیکا قفل شد؟؟ من دوستم فردا کنفرانس داره به تصویر ِ sem این مقاله ای که درخواست گذاشتم واسه پاورپوینت دوستم احتیاج دارم نمی دونم چیکار کنم دیر مقاله رو پیدا کردم وگرنه اینجوری نمی شد تقصیره منه