-anjel-
پسندها
372

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نکاتی آموزنده و مفید واسه آقا پسرای عزیز باشگاه!!! (نامه مادر به پسرش)
    یه فرشته فرستادم تا مراقبت باشه اما برگشت... پرسیدم چرا برگشتی؟.. گفت : فرشته ها نمیتونن مراقب فرشته ها باشن.. 20 تا فرشته تو دنیا هست که 10 تا شون خوابن و 9 تاشون دارن بازی میکنن یکیشون هم داره این پیام و میخونه... این پیام جک نیست یه واقعیته.. فردا بهترین روز زندگیت خواهد بود. این پیام و به 10 تا از دوستات بفرست حتی به من.. اگه 5 تا برات برگشت مطمئن باش کسی که دوسش داری سورپرایزت میکنه...
    .............
    به امید خدا
    گاه می اندیشم...چندان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم...همین مرا بس که کوچه ای داشته باشم و باران و انسان هایی در زندگیم باشند که زلال تر از باران هستند.
    :gol::gol::gol:
    راستی مایک کیه؟؟؟؟؟؟؟؟
    کتابهاب عرفان ما تو کتابخونه ی مسجدمون داریم
    و یه طرح داشتیم که مجموعه کتابهای ایشون و یسری کتابهای دیگه رو توی مدارس پخش می کردیم
    واقعا ذهن بازی دارن و زیبا می نویسن
    ادامه شعر
    توی دستهای ما
    یک سبد جواب کال
    تو رسیده ای و می روی
    باز هم به شهری از علامت سوال



    جز دلت که لازم است
    هیچ چیز با خودت نمی بری
    نبر ولی
    از سفر که آمدی
    راه با خودت بیار
    راه های دور و سخت
    خسته ایم از این همه
    جاده های امن و راههای تخت



    می روی سفر ! برو، ولی زود برنگرد
    مثل آن پرنده باش
    آن پرنده ای که عاقبت
    قله سپید صبح را
    فتح کرد.

    "عرفان نظر آهاری
    راستی امضای شماهم زیباست
    اگر اشتباه نکنم برا عرفان نظر اهاری هست البته اگر اشتباه نکنم
    از این نویسنده خانم یسری کتاب خوندم
    زیبا می نویسه

    می روی سفر ! برو، ولی زود برنگرد
    مثل آن پرنده باش
    آن پرنده اي كه رو به نور كرد
    می روی، ولی به ما بگو
    راه این سفر چه جوری است؟
    از دم حیاط خانه ات
    تا حیاط خلوت خدا
    چند سال نوری است؟
    راستی چرا مسیر این سفر
    روی نقشه نیست؟
    شاید اسم این سفر که می روی

    زندگیست...!
    سلام
    خواهش می کنم
    ممنون از در خواست دوستی
    ببخشید دیر جواب دادم اخه نبودم یه چند روز
    خب وقتی به خدا از این زاویه نگاه می کنم به این همه مهربونی هاش این همه نعمت هاش دیگه می مونم چی بگم بجز اینکه خدا خیلی با حالی خیلی دوستت دارم
    آي ماشالا ابجي....پس ارزوها داري واسه خودت....:دي
    ايشالا كه تموم ميكنيو دنباله اينا كه گفتي ميري....غمت نباشه ابجي
    دعوا كردم نزدمت كه.....:دي
    دعواي خواهر برادري طبيعيه.....:دي

    خوبه
    فك كن اين درس و پايان نامه را نداشتي...الان چيكار ميكردي؟؟؟
    اي ابجيه پررووو.....سوال ميكنم سوال ميكني؟؟؟:D
    اول ج سوالمو بده...بعد سوال كن.....:دي

    مرسييي...خوبم...خبرا هم هيچي....امن و امان....
    گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد

    هرچه کردم ـ هر چه ـ آه انگار آرامم نکرد

    روستا از چشمِ من افتاد، دیگر مثلِ قبل
    گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد

    بی‌تو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد
    دردِ دل با سایه‌ی دیوار آرامم نکرد

    خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد
    خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد

    سوختم آن‌گونه در تب، آه از مادر بپرس
    دستمالِ تب‌بُر نم‌دار آرامم نکرد

    ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت
    عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد
    تابلـــــــوی شمــــــاره 3 بچه های باشگاه ِ مهندسان - دوستـــــــــی و مُحبّت

    _______________________________

    :gol::gol::gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا