شهاب 4شنبه رفتیم با دوستام نمایشگاه الکامپ.یکم شیطونی کردیم اومدیم!!!!!!
تو نمایشگاه تو دست همه یه شاخه گل رز بود!!منم میخواستم!منتها نمیدونستیم کجا میدن!دست یه سری از دختراهم بادکنک بود.یکی از بچه ها گفت منم میخوام!!!!!!!!خلاصه بادکنکم نتونستیم بگیریم!!!!!!3 تا دختر جلوی ما داشتن میرفتن همش فیگور میومدن که آره یه چیزایی میدونیم و اینکاره ایم.دست 2 تاشون بادکنک بود.سفید و صورتی.من به دوستام گفتم بیاید بادکنکشونو بترکونیم!!!!!!!!!!!بچه هام پایه بودن.یکیشونم سوزن داشت!!!!!!!خلاصه ما افتادیم دنبال اینا که توی فرصت مناسب عملیاتو انجام بدیم!!اینا طبقه اول سالن بودن.رفتن بالا.ماهم تازه از بالا اومده بودیم.هیچی ماهم رفتیم بالا.آخر سر گفتیم چیکار کنیم که اینا نفهمن.دوستم که با سوزن زد ترکوند بعدش گوشیشو گرفت دستش که مثلا داره حرف مبزنه!!!!!!!!ولی خیلی ترسیدن دخترا!!!!!!!!یک صدایی داد بادکنکه موقع ترکیدن!!!!!!