آ
پسندها
9,886

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام :gol:

    در جریان هستم اما متأسفانه من هم دسترسی ندارم !

    شما هر تاپیکی رو که می بینید گزارش تخلف بزنید تا مدیران ارشد رسیدگی کنن
    در آن بستر که میگردد نفس در سینه ها خاموش

    نمیخواهم کسی از مردن من با خبر گردد

    نمی خواهم پدر بر هم نهد چشمان بازم را

    نمیخواهم که مادر سختی جان کندنم بیند

    ولی مادر اگر روزی رفیقی مهربانی آمد

    زتو پرسید فلانی کو؟

    بگو در بستر ناکامی وحسرت شبی جان داد

    ولی تا لحظه آخر چنین میگفت"عزیزانم عزیزانم.
    خبر مرگ من آرام در صدایت ریخت

    ناگهان شانه هات لرزید ند
    چشم ها را کلافه
    پشت سر هم باز و بسته می کردی

    روی مرطوب گونه ات آرام قطرهایی درشت غلتید ند

    صبح تاریک و سرد بهمن ماه از دهان ها بخار می آمد

    مرده ها را به نوبت انگاری توی غسالخانه می چیدند

    دست بی اعتنا و سنگینی که مرا روی تخته می شست

    چشم های غریب و غمگین ات پشت دیوارها نمی دیدند

    مثل تازه عروسها وقتی پیکرم را سپید پیچیدند

    بعد از آن دست دیگری آمد پلک سنگین و خیس من را بست
    برای ابدیت بست چشمم را...!!

    چشم های تو دیگر از امروز گریه های مرا نمی دیدند

    زیر سنگینی تابوت انگار دلم از ترس و غصه می ترکید

    مشتی از خاک های بی وقفه توی آغوش باد رقصیدند

    هی سرت داد می زدم .....!!
    برگرد.....برگر
    من از این گور سرد می ترسم

    گوش هایت چقدر کر شده بود..!

    حرفهای مرا نفهمیدند

    گریه های تو کلافه ام می کرد

    ناله هایم بلند تر شده بود

    اسکلت های پیش کسوت تر گورستان به من و ناله ام خندیدند

    هق هق تو شدیدتر می شد



    چون روال همیشگی هر کسی سوره ای خواند و دور شد از من
    خدا بیامرزتش....!!
    دستهایی فشرد دستت را

    صورتت را سه بار بوسیدند

    توی پیراهن سیاه خودت مثل یک تکه ماه می ماندی

    دلم تنگ میشود بی تو

    هم از این گور سرد می ترسم

    شهر سرد و بهمن ماه

    سایه ات روی سنگ قبرم می لرزید

    مثل هر پنجشنبه می آیی
    فاتحه ای می خوانی

    من به پایان رسیده ام کم کم

    شانه های تکیده ام اینجا زیر باران وبرف پوسیدند

    اینجا یا ابری است یا باران می بارد

    روی این شهر لعنتی انگار خاک سنگین مرده پاشیدند.....!!
    ..یه گل میچینم
    ....گلبرگاشو یکی یکی پر پر میکنم
    ....و با هر گلبرگ
    ....زیر لب میگم....
    حالم خوبه..
    حالم بده..
    حالم خوبه..
    حالم بده.....
    حالم خوبه..
    و آخرین گلبرگ..
    حالم بده ..
    حالم بده
    .. حالم بده....

    آره من واقعا حالم بده
    میدونم،ما هم همینجور هستیم...
    از همون موقع تا حالا ما هم تو سایت هستیم و آسایش از ما و دیگر مدیرا هم بریده...
    تا الان با بیش از 10 یوزر اومده که چندتاش همون اول کار قبل از اینکه تاپیکی بزنه اخراج شده...
    اما هنوز دست بردار نیست...
    محلش نذارید و براش پیامی نذارین تا شررش بکنه...
    سلام...
    لطفا پاک کنین پیامتون رو توی پروف اون روانی و براش پیام نذارید...
    ممنون...
    سلااااااااام خوبین؟
    سلامتین؟؟
    چی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چرا گریه؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا