vooroojak khanoom
پسندها
3,561

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من خوبـــــــم..!
    عاشق نیستم..
    فقط گاهـــی
    حرف تو که میشه
    دلم تنگــــ میشه.
    .این که عــــشق نیست...
    هســــــــت...؟؟
    .....
    آخیییییییییی الهیییییییی:D
    سلام الی خوبی؟
    یه موقع اومدم باشگاه که تو نیستی دوست خوبم
    بزودی آخرین پیام شما در رکوردهای گینس ثبت میشود....تبریک میگویم:D
    سلام خوبم مرسی شما خوبی؟
    و شکستم، و دویدم، و فتادم
    درها به طنین های تو وا کردم.
    هر تکه نگاهم را جایی افکندم، پر کردم هستی ز نگاه.
    بر لب مردابی، پتره لبخند تو بر روی لجن دیدم، رفتم به نماز.
    در بن خاری، یاد تو پنهان بود، برچیدم، پاشیدم به جهان.
    بر سیم درختان زدم آهنگ ز خود روییدن، گستردن و به خود گستردن.
    و شیاریدم شب یکدست نیایش، افشاندم دانه راز.
    و شکستم آویز فریب.
    و دویدم تا هیچ. و دویدم تا چهره مرگ، تا هسته هوش.
    و فتادم بر صخره درد. از شبنم دیدار تو تر شد انگشتم، لرزیدم.
    وزشی میرفت از دامنه ای، گامی همره او رفتم.
    ته تاریکی، تکه خورشسدی دیدم، خوردم، و ز خود رفتم و رها بودم.
    موافقم.هیچگاه تمام خوبی خود را برای دوستت آشکار نکن زیرا با اندک تغییری , تورا دشمن خود میپندارد.
    هیچوقت خودتو 100 درصد خرج کسی نکن که تا 10 بیشتر بلد نیست بشماره..
    تر او
    درآ، که کران را برچیدم، خاک زمان رفتم، آب «نگر» پاشیدم.
    در سفالینه چشم، «صد برگ» نگه بنشاندم، بنشستم.
    آیینه شکستم، تا سرشار تو من باشم و من. جامه نهادم.
    رشته گسستم.
    زیبایان خندیدند، خواب «چرا» دادمشان، خوابیدند.
    غوکی می جست، اندوهش دادم، و نشست.
    در کشت گمان، هر سبزه لگد کردم. از هر بیشه، شوری
    به سبد کردم.
    بوی تو می آمد، به صدا نیرو، به روان پر دادم، آواز «درآ»
    سر دادم.
    پژواک تو می پیچید، چکه شدم، از بام صدا لغزیدم، و
    شنیدم.
    یک هیچ تو را دیدم و دویدم.
    آب تجلی تو نوشیدم و دمیدم.
    sharmande sistemam kharab bod dalam vasaton tang shodabod. taze mikhastam berm chalos boronze konam zad to halam.
    سلام دوست من خوب هستید؟..
    خواهش عزیز ناقابل بودن:smile:...
    اینم یه عکس قشنگ دیگه از کردستان
    منم خوبم.
    گفتم چن وقته سهراب نخوندم. باز کردم این اومد واس شما هم گذاشتم
    هیچ وقت دیر نیست از هم اکنون برای افتتاح حساب ویا تکمیل موجو..................
    پرده
    پنجره ام به تهی باز شد
    و من ویران شده ام.
    پرده نفس می کشید
    دیوار قیر اندود!
    از میان برخیز.
    پایان تلخ صداهای هوش ربا!
    فرو ریز.
    لذت خوابم می فشارد.
    فراموشی می بارد.
    پرده، نفس می کشد:
    شکوفه خوابم می پژمرد.
    تا دوزخ ها بشکافند،
    تا سایه ها بی پایان شوند،
    تا نگاهم رها گردد،
    درهم شکن بی جنبشی ات را
    و از مرز هستی من بگذر
    سیاه سرد بی تپش گنگ!
    الهه جونی ساعت5 خاتم باش بریم همایش یادت نره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟زود خبر بده:biggrin:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا