روزگاری بود که سایه های ترس شانه های بردگان را میلرزاند
تازیانه ستم،عاطفه را از چهره ها می سترد
تاریکی در اعماق تن انسان زوزه میکشید
و دخترکان بیگناه در خاک سرد زنده به گور میشدند
و در این هنگام بود که محمد(ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پای او استوار گردید
عید مبعث مبارک
خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت
مرا تنها تو نگذاری
که من تنهاترین تنهام؛ انسانم
خدا گوید :
تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین مهمان دنیایم
تو ای انســــان !
بدان همواره آغوش من باز است
شروع كن ...
یك قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من ...