روزی که ایستادم و گفتم بسم الله هستم تا آخرش
میدونستم پشت همه پر هااااااااااا خالی هم وجود داره
الان لمسش میکنم تهی رااااااا
تجربه ای که خیلی سخت به دست اومد
دریغ!!!!!!!!!!!!
امروز روی یه دوره زندگیم خط کشیدم و گفتم بدرود
الان رو اول خط ایستادم
پاهام برا شروع دیگه جون نداره
اماااااا
صفحه من دوباره پر از تهی شده
تازه باید از نو شروع کنم......
من هنوز همونم، همون
عوض اونایی شدن که نموندن پهلوم
این که همیشه حاضر نبودم، قبول
ولی باور کن در اون حد نبود
من که دیگه انتظاری ندارم ازش جز یکی
که پیشرفت بکنه و ما هم پز بدیم
از خودم.......ب...........د...... م..........م.........ی.اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد
بخاطر همه اشتباهات........
لحظه های نارس زودگذر
شعر جدید یاس در مورد امتحانات:
از چی بگم برات ؟
انتظار داری چه چیزی از جیب من در آد ؟
جز یه کاغذ سفید پاره ؟
خب آره رفیق تقلب توشه ولی باخودکار سفید ! ...
تو هم مثل منی کم درد نداری ،
درد اصلیت اینه که علاقه ای به درسم نداری .
من کسی نیستم با این امتحانا دردم بگیره ولی این نمره ها رو کی میخواد گردن بگیره