خب خط اول و دومش که معلومه چی میگه
میگه ما آدم ها که برای عشق های زمینی و حتی غیر زمینی خودمون انقدر بی تابی و آه و ناله های ظاهری (دروغ )میکنیم. یعنی در زبانه عامه اش خودمون رو میکشیم.
بعدش میاد سوال میکنه پس چرا در رثای ...... که اینجا رثا یعنی ( گریه کردن بر شهید یا مرده و ذکر نیکیهای او، شعر گفتن در
باب شهید یا مرده با اظهار تأسف) که خون خودشون رو بی دریغ نثار عشق خودشون که خداباشه میکنن و.....
چرا من و شما در مقابل فداکاری این عاشقان بی دریغ ..... یاد نمیگیریم ....حتی در دریغ کردن هم دریغ میکنیم
یعنی:
همون طورکه میدونید دریغ کردن یعنی (افسوس و اندوه و دشوار و اندوه کردن بر تقصیرات گذشته . .... پوک، دریغ از یک هل پوچ ، یعنی هیچ به من نداد یا هیچ نفرستاد و....) یعنی ما حتی از یه افسوس خوردن و اندوه (دریغ) هم دریغ میکنیم.
نمیدونم تا چقدر تونستم درست و مفهوم منظورش رو برسونم.