خورشید پشت پنجره ی پلک های من
من خسته ام!طلوع کن امشب برای من
می ریزم آن چه هست برایم به پای تو
حالا بریز هستی خود را به پای من
وقتی تو دل خوشی،همه ی شهر دل خوشند
خوش باش هم به جای خوت هم به جای من.
نه عسیسکم این شه حلفیه...تو عخشه مهنی
راستش مهن زیهاد باشگاه نمیام وختیم میهام بیشتر اخر شبا میهام یا وختی با بشه ها کال میدالم...
الان مدتهاست خیلی تو باشگاه نمیام...دیگه مثه سابق دوسش ندارم