Topcoding
پسندها
544

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بس كه جفا ز خار وگل ديد دل رميده ام

    همچو نسيم از اين چمن پاي برون كشيده ام
    شمع طرب ز بخت ما آتش خانه سوز شد
    گشت بلاي جان من عشق به جان خريده ام
    حاصل دور زندگي صحبت آشنا بود
    تا تو ز من بريده اي من ز جهان بريده ام
    تا به كنار من بودي بود به جا قرار دل
    رفتي ورفت راحت از خاطر آرميده ام
    تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو
    تا تو به داد من رسي من به خدا رسيده ام
    چون به بهار سر كند لاله ز خاك من برون
    اي گل تازه ياد كن از دل داغديده ام
    يا ز ره وفا بيا يا ز دل رهي برو
    سوخت در انتظار تو جان به لب رسيده ام
    سلام
    حالتون خوبه؟
    میسی از عیدی قشنگتون
    خیلی خوگشله
    عیدتون (با کمی تاخیر:redface:) مبارک:gol:
    گر چه سکوت بلندترین فریاد عالم است
    ولی گوشم دیگر طاقت فریادهای تو را ندارد
    کمی با من حرف بزن.
    سلام دوست عزيزم...ممنونم بخاطر شعر زيبا و هديه خيلي قشنگتون..واقعا محشر بود.
    عيد شما هم مبارك باشه اميدوارم تا عيد بعدي به همه آرزوهاتون برسيد.
    شاد باشي عزيز.

    حکایت مرد رهگذر و ابلیس:

    مردی کنار بیراهه ای ایستاده بود!

    ابلیس را دید که با انواع طناب ها به دوش در گذر است.

    کنجکاو شد و پرسید: ای ابلیس این طناب ها برای چیست؟

    ابلیس جواب داد: برای اسارت آدمیزاد !؟!

    طنابهای نازک برای اسارت افراد ضعیف النفس و سست ایمان، طناب های کلفت هم برای آنانی که دیر وسوسه می شوند.

    سپس از کیسه ای طناب های پاره پاره شده ای را بیرون ریخت و گفت:

    اینها را هم انسان های با ایمانی که راضی به رضای خداوند بودند و اعتماد به نفس داشتند پاره کرده اند و اسارت را نپذیرفتند.

    مرد پرسید: طناب من کدام است؟

    ابلیس گفت اگر کمکم کنی که این ریسمان های پاره را به یکدیگر گره بزنم؛ خطای تو را به حساب دیگران خواهم گذاشت ...

    مرد قبول کرد و مشغول شد.

    ابلیس خنده کنان گفت:

    عجب با این ریسمان های پاره هم می شود انسان هایی چون تو را به بندگی گرفت!!!
    @واییییییییییییییییییییییی یییی@
    چلااااااااااااااااااااااااااااا؟!!!!:warn:
    سهلااااااااااام پسملم:D
    نه بابا بچه از بس خواب بوده یهویی بیدارش کردی ترسیده:Dحالا کم کم سعی کن باهاش دوست بشی ;)خواستی بگو کودک درونم رو هم برای کمک بفرستم:D:child::w12::w31::w32::w34::w33:
    سلام خوبید؟
    مرسی عید شما هم مبارک باشه طاعات و عباداتت قبول.:gol::gol::gol::gol:
    بابت شعر هم ممنونم ببخشید که دیر پاسخ دادم:redface:
    وقتی یادم میاد خیلی ها بودن که پارسال آخرین ماه رمضونشون رو تجربه کردن، دلم میگیره… آخه شاید این بار نوبت من باشه که آخرین مهمونی ماه رمضون رو تجربه کنم…

    عید فطر مبارک (دیرادیر)
    سلام ممنون بابت عیدیت تا حالا کسی عیدی به این خشکلی بهم نداده بود
    اخی چه عیدی خوشگلی.:gol:ایکاش واقعا این اهو مال من بود:cry:
    خیلی حیوونات رو دوست دارم
    چاکرتم داداش اسکافیلد
    داداش خیلی دوست داریم
    سلام

    خب یه دوسولو اون کودک درون رو فعال کنی زبونشو متوجه میشی:child::Dترجمه هم نمیکنم بزن گوگل:w12: اون شکلک ها هم اخم مصلحتی بود وگرنه من همیشه لبخند میزنم:D:smile:

    راستی مرسی بابت عیدی....شقده نانازه این حیفونه:heart::gol:
    یا رب که مبارک بود این عید به یاران
    فرصت شمر این دولت و دریاب مبارک
    خوش نقش خیالی است که بستیم به دیده
    در حالت بیداری و در خواب مبارک
    عقدی است در این عید که گویند جهانی
    بر بندگی خواجه و حُجاب مبارک

    سلام ممنون دوست خوبم قدمت برچشم
    عيد سعيد فطر برشما مبارك
    سلام!
    حال همه ما خوب است
    ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور
    که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند
    با این همه عمری اگر باقی بود
    طوری از کنار زندگی می گذرم
    که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد و
    نه این دل ناماندگار بی درمان
    تا یادم نرفته است،بنویسم
    حوالی خواب های ما سال پر بارانی بود
    می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه ی باز نیامدن است
    اما تو لااقل ،حتا هر وهله،گاهی، هراز گاهی
    ببین انعکاس تبسم رویا
    شبیه شمایل شقایق نیست!
    راستی خبرت بدهم
    خواب دیده ام خانه ای خریده ام
    بی پرده، بی پنجره ،بی در،بی دیوار…
    هی بخند!
    بی پرده بگویمت
    چیزی نمانده است،من سی ساله خواهم شد
    فردا را به فال نیک خواهم گرفت
    دارد همین لحظه
    یک فوج کبوتر سپید
    از فراز کوچه ی ما می گذرد
    باد بوی نام های کسان من می دهد
    یادت می آید رفته بودی
    خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟
    نه ری را جان
    نامه ام باید کوتاه باشد
    ساده باشد
    بی حرفی از ابهام و آینه،
    از نوبرایت می نویسم
    حال همه ی ما خوب است
    اما…
    تو باور مکن!
    سلام! حال همه ما خوب است ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنار زندگی می گذرم که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد و نه این دل ناماندگار بی درمان تا یادم نرفته است،بنویسم حوالی خواب های ما سال پر بارانی بود می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه ی باز نیامدن است اما تو لااقل ،حتا هر وهله،گاهی، هراز گاهی ببین انعکاس تبسم رویا شبیه شمایل شقایق نیست! راستی خبرت بدهم خواب دیده ام خانه ای خریده ام بی پرده، بی پنجره ،بی در،بی دیوار… هی بخند! بی پرده بگویمت چیزی نمانده است، من سی ساله خواهم شد فردا را به فال نیک خواهم گرفت دارد همین لحظه یک فوج کبوتر سپید از فراز کوچه ی ما می گذرد باد بوی نام های کسان من می دهد یادت می آید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟ نه ری را جان نامه ام باید کوتاه باشد ساده باشد بی حرفی از ابهام و آینه، از نوبرایت می نویسم حال همه ی ما خوب است اما… تو باور مکن! شعر: سید علی صالحی
    داداش آدم که چشای خوشگلی ،قلب صافی داشته باشه(مثل شما) همه رو خوشگل میبینه.
    چاکریم
    خدایی این چشای اهو هم به چشای این اسکافیلد نمی رسه
    خدایی خیلی باهاش حال می کنم
    سلام
    عید شما هم مبارک
    عیدی من گرچه از عیدی شما کوچکتر هست ولی آزادی را نیز همانند عیدی شما هدیه دارد .
    تقدیم به شما


    به امید موفقیت
    خدایا به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حاصل دسترنج یک ماه ی خود را در رمضان ، از این به بعد هم حفظ کنیم ...
    خدایا خروج از ماه مبارک را برای ما مقارن با خروج از تمامی گناهان قرار بده ...
    خداوندا تو را شاکریم که یک ماه میهمان و این اجازه را به ما دادی تا سحرها عاشقانه با تو سخن بگوییم و درد دلمان را با تو بگوییم و اکنون روز اول شوال را بر ما عید گردانیدی ...
    عید بر عاشقان مبارک باد ....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا