سلام سلام ..

منم مشغولم ....دیگه انقده کار دارم که نگو .

...رو به راهم که هستم زیاد ...کلا دارم لذت میبرم از زندگی ..از هوا ...از مهمانی که دعوتم کردنو گرسنه نیگرم میدارن ....

..خدایی خداجون خوب داره صرفه جویی میکنه ها اینهمه مهمونو همچین یه تنه راه میندازه ..همه هم راضی ....

ای قربونش برم ...خوب ...اوم...یکم کارا و خسته گی بعد از شستن ظرفهای افطار برا ادم جون نمیزاره .....

وگرنه میدونی که اینجارو خیلی دوس دارم ..
ای خاهر جان بیا و از این گرما و رمضون فرار کن دیگه ...ای بابا...خوبیش اینه تو احتیاج به هماهنگی نداری ..اراده کنی دو ساعت دیگه اونجایی

...من بخام یه جا برم ..باید دو ماه قبل امادگی و هماهنگیو اجازه و ادم جور کردن که باهام باشه او هزارتا چیز ..

.عزیزم بیا و برو تابستون زیاد تو دست نمیافته ها

..از من گفتن ..