اوهوم میزنم، هی میزنم هی میزنم جام پیاپی میزنم :دی
منظورم تو نت نبود، بیرون نت بود ناخلا رها :دی
توووووووووپ رو به مقصد، راه رو دیگه رد کردم من :دییییی
و آه ای مامانی!
آن گاه که چشم از نگاه جدا شد، شاید آن شعله های بنفشی که در ذهن پنجره می سوخت تنها تصویر ناچیزی از یک چراغ باشد
و چه زیباست نگاه طبیعت آنگاه که ...