راه رفتن میان آدم ها
گم شدن توی کوچه ی بن بست!
تکیه دادن به سیــ ــنه ی دیوار!
بغض از دست دادن «از دست»
از نخی پاره گم شدن در باد
شورش چند بادبادک مست
شستن و پهن کردن یک عشق
بر طنابی که در تو پاره شده ست...
موفق و پیروز باشی...
حالا كه دست هایت چتر نمی شوند
حالا كه نگاهت ستاره نمی بارد
حالا كه خانه ای برای ما شدن نداریم
از كاغذ شعرهایم اتاقی می سازم
تا آوار تنهایی بر سرت نریزد
و آرامش خیالت ، خیس اشك هایم نشود