مهدیbmw
پسندها
30

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مرا عهدیست با ماهی که آن ماه آن من باشد
    مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد
    ممنون به خاطر شعر:gol::gol::gol::gol:
    سلام آقا مهدی.
    دستتون درد نکنه.
    واقعا شعرای زیباییه.
    امیدوارم همیشه خوش باشید.(ببخشید دیر به دیر میام و تشکرم دیر میکنم ازتون)
    ماهي به آب گفت : تو نميتوني اشكاي منو ببيني , چون من توي آبم.. آب جواب داد اما من ميتونم اشكاي تو رو احساس كنم چون تو توي قلب مني...
    سلام اقا مهدی خوبید شما :gol:
    ممنونم ازپیامتون..البته یکسال گذشته وتازه نیست
    انشالله خداوند عمرباعزت وسلامتی به شما وخانواده محترم عنایت کنه:gol::gol:
    نه چراغی ست در آن پایان
    هرچه از دور نمایان است
    شاید آن نقطه ی نورانی چشم گرگان بیابان است...
    من پریشانم که راه خانه را گم کردهام
    من پری‌… یا نه، پس از تو شانه را گم کردهام
    می‌گذاری دام پشت دام و من در این قفس
    آنقدر ماندم که طعم دانه را گم کردهام
    شمعم اما در خودم خاموش از بس بودهام
    اشتیاق صحبت ِ پروانه را گم کردهام
    آشنا با هیچکس جز تو نبودم، ناگزیر
    رفته‌ام هرجا، دلی بیگانه را گم کردهام
    عاقلی کو تا بترساند مرا از عشق تو؟
    من شمار این‌همه دیوانه را گم کرده‌ام
    ***
    من پری هرگز نخواهم شد ولی بر شانه‌ام
    های‌های گریه‌ای مردانه را گم کرده‌ام
    مرسي ممنونم كه به يادم هستي هميشه شاد باشي و ايام به كام
    آقا اجازه؟ این دو سه خط را خودت بخوان
    قبل از هجوم و سرزنش حرف دیگران
    آقا اجازه؟ پشت به ما کرده قلبتان
    دیگر نمی دهد به دلم روی خوش نشان
    قصدم گلایه نیست، اجازه؟ نه بخدا!
    اصلا به این نوشته بگویید "داستان"
    من خسته ام از آتش و از خاک، از زمین
    از احتمال فاجعه آخرالزمان!
    آقا اجازه؟ سنگ شدم مانده در کویر
    باران بیار و باز بباران از آسمان
    آقا اجازه؟..............................!
    باشد! صبور می شوم
    اما تو لااقل... دستی برای من بده از دورها تکان!
    ..
    صفا و صلح و یکرنگی در این عالم قدیمی شد
    توقع از رفیق و مونس و همدم قدیمی شد
    به جان حضرت آدم که آدم همدر این عالم قدیمی شد
    بخند ای یار بزن لبخند که میترسم از آن روزی که گویند خنده هم کمکم قدیمی شد
    چرا رو نقاشی ها بی خودی سایه می زنی
    این همه حرف خوب داریم حرف گلایه می زنی
    اگه منو دوست نداری اینو راحت بهم بگو
    چرا با حرفات و نگات بهم کنایه می زنی
    من بلد نیستم مث شما از این شعرای قشنگ بنویسم (اگه تلاش کنم شاید بتونم!:))
    ولی تشکر کردنو بلدم ! :D و فکر میکنم این خیلی مهمه! :smile:
    مرسی دوستم از اینکه به یادمی:gol::gol::gol:
    سلام
    ممنون از شعرهای زیباتون
    مشکلی نیست برای منم زیاد پیش می یاد
    با تشکر
    در این شبها ک گل از برگ و
    برگ از باد و
    باد از ابر می ترسد...
    در این شبها ک هر تصویر با ایینه بیگانه است
    و پنهان می کند هر چشمه ای سر و سرودش را
    چنین بیدار و دریاوار
    تویی تنها ک می خوانی...
    زندگی بافتن یک قالیست

    همان نقش اوست که تعیین کرده

    تو در این بین فقط میبافی

    نقشه را خووب ببین!

    نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند
    من و خزان و غریبی به بدرقه آمده ایم...
    به سان آمدنت که...
    من و
    سلام و
    تبسم
    به پیشواز می رفتیم...
    زندگی باید کرد !

    گاه با یک گل سرخ ،

    گاه با یک دل تنگ ،

    گاه باید رویید در پس این باران ،

    گاه باید خندید بر غمی بی پایان..
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا