منم گول خوردم!!.....يه عمره مي خواي يه شام بهمون بدي ندادي...حالا مي خواد لباس بدوزه!!
هي اين اصطلاحات خياطي رو به رخ من نكش..هيچي نيدونم از اينا!..آخر ميرم از دست تو ياد مي گيرم!!!
سلام خانوم مدیر...به خدا وقتی پامو گذاشتم تو دریاچه هم کفشام نو بود هم جورابمو شسته بودن(نمی دونم چرا هرکی خودکشی می کنه می ندازه گردن من؟)...امضام یه تیکه از تکست آهنگ داستان ما از زدبازی هستش...انقدر حرف زدم حرف اصلیم یادم رفت...اسم دانشگامون دانشگاه آزاد پرند بود شرمنده یکم دیر جواب دادم محلمون کابل برگردون بود نت نداشتم...ممنون از همکاریتون
سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند *** پري رويان قرار از دل چو بستيزند بستانند
به فتراك جفا دل ها چو بربندند بربندند *** ز زلف عنبرين جان هها چو بگشايند بفشانند
به عمري يك نفس با ما چو بنشينند برخيزند *** نهال شوق در خاطر چو برخيزند بنشانند
سرشك گوشه كيران را چو دريابند در يابند *** رخ مهر از سحرخيزان نگردانند اگر دانند
ز چشمم لعل رماني چو مي خندند مي بارند *** ز رويم راز پنهاني چو مي بيينند مي خوانند
دواي درد عاشق را كسسي كاو سهل پندارد*** ز فكر انان كه در تدبير درمانند در مانند
چو منصور از مراد انان كه بردارند بر دارند *** بدين درگاه حافظ را چو مي خوانند مي رانند
در اين حضرت چو مشتاقان نياز ارند ناز ارند *** كه با اين درد اگر دربند درمانند درمانند