naghmeirani
پسندها
51,998

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • حضرت آیه الله بهجت:
    حاج محمد علی فشندی (ره) هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب (عج) عرض می کند:
    آقا جان! مردم دعای توسل می خوانند و در انتظار شما هستند و شما را می خواهند، دوستان شما ناراحتند.
    حضرت می فرمایند:
    دوستان ما ناراحت نیستند!!! کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود.
    آری! تشنگان را جرعه وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می دهند.

    آیا ما تشنه معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت «آب» نمی دهد؟
    :gol:
    خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
    ......مرسی از نظری که دادید
    بی دل چه کنم


    همه شب فریاد میزد تو را میخواهد
    دلی که دیگر بامن نیست
    شوق پیوستش بود
    رفت در تن دیگری زیست

    از سر اندوه ،از درماندگی
    خدایا تورا یاد میکنم گاهی
    آهسته باز میگردم افسوس
    که تو هیچ کس را بی دل نمیخواهی

    فقط تو می دانی ای خدا
    اگر در سینه دلی داشتم
    گر کفر نمی پنداری آری
    کسی را بیشتر از تو دوست می داشتم

    سلام دوست خوبم این شعر از خودم گفتم لطفا نظر بده
    آيت الله بهجت (ره):
    كجا رفتند كساني كه با صاحب الزمان (عج) ارتباط داشتند؟
    ما خود را بيچاره كرده ايم كه قطع ارتباط نموده ايم و گويا هيچ چيز نداريم.
    اگر بفرمائيد: به آن حضرت دسترسي نداريم؟ جواب شما اين است كه: چرا به انجام واجبات و ارتكاب محرمات ملتزم نيستيد؟ امام (ع) به همين امر از ما راضي است. ترك واجبات و ارتكاب محرمات، حجاب و نقاب ديدار ما از آن حضرت است.

    :gol:اللهم عجل لوليك الفرج:gol:
    سلام دوست عزیز ممنون پیداکردم

    شاید محال نیست


    آنکس که درد عشق بداند
    اشکی بر این سخن بفشاند:

    این سان که ذره های دل بی قرار من
    سر در کمند تو ، جان در هوای توست
    شاید محال نیست که بعد از هزار سال ،
    روزی غبار مارا ، آشفته پوی باد ،
    در دور دست دشتی از دیده ها نهان ،
    بر برگ ارغوانی،
    -پیچیده با خزان-
    یا پای جویباری،
    -چون اشک ما روان-
    پهلوی یکدگر بنشاند!
    ما را به یکدگر برساند!

    زیباست....
    سلام زیاد مهم نیست،تو پستهای شما نخوندم فکر کردم دارید یا حفظ هستید.اولشم با این بیت شروع میشه
    هر کس درد عشق بداند اشکی براین سخن میفشاند
    سلام دوست عزیز
    این شعر فریدون مشیری (شاید محال نیست)را نتونستم پیدا کنم کتابشم دست دوستم دادم اگه زحمتی نیست ودر دسترس دارید ممنون میشم.
    سلام
    متعجب شدم شعرم رو تو زمزمه های دلتنگی دیدم!!!
    ضحی ساروی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا