مهندس خوش فکر
پسندها
831

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام دوست خوبم.
    باعث افتخاره دوستی با شما.
    اون تاپیکی هم که ادرس داده بودید بزودی درش شرکت میکنم.
    ممنون.
    نشد که بشه
    عجیبه این پیغامو بار دهمه که دارم میفرستم مثلی که اتفاقی قراره برام بیفته خلاصه حلالمون کن :smile:
    مهندس ممنون ولی مثلی که این لیاقتو نداشتم که نظر بدم .
    میتونی اسم تایپیکو بهم بگی ؟
    سلام مهندس جان خوبی ؟ حقیقتش با یه مشکل اساسی برخوردم آدرسی که به من دادید همین که واردش میشم کلا منو دیگه به عنوان عضو قبول نمیکنه نکنه قراره بندازنم بیرون !
    داشتم به سخنانش فكر ميكردم كه نفسي تازه كرد وادامه داد ... :
    هر روز صبح در آفريقا ، آهويي از خواب بيدار ميشود و براي زندگي كردن و امرار معاش در صحرا ميچرايد ،
    آهو ميداند كه بايد از شير سريعتر بدود ، در غير اينصورت طعمه شير خواهد شد ،
    شير نيز براي زندگي و امرار معاش در صحرا ميگردد ، كه ميداند بايد از آهو سريعتر بدود ، تا گرسنه نماند .
    مهم اين نيست كه تو شير باشي يا آهو ... ،
    مهم اينست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خيزي و براي زندگيت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دويدن كني ..
    به خوبي پرسشم را پاسخ گفته بود ولي ميخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ،
    كه چين از چروك پيشانيش باز كرد و با نگاهي به من اضافه كرد :
    زلال باش ... ،‌ زلال باش .... ،
    فرقي نميكند كه گودال كوچك آبي باشي ، يا درياي بيكران ،
    زلال كه باشي ، آسمان در توست .
    پرسيدم ،
    آخر .... ،
    و او بدون اينكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :
    مهم اين نيست که قشنگ باشي ... ،
    قشنگ اين است که مهم باشي ! حتي براي يک نفر .
    كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود ميداند آئين بزرگ كردنت را ..
    بگذارعشق خاصيت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسي .
    موفقيت پيش رفتن است نه به نقطه ي پايان رسيدن ..
    پرسيدم....

    چطور ، بهتر زندگي کنم ؟
    با كمي مكث جواب داد :
    گذشته ات را بدون هيچ تأسفي بپذير ،
    با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
    و بدون ترس براي آينده آماده شو .
    ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .
    شک هايت را باور نکن ،
    وهيچگاه به باورهايت شک نکن .
    زندگي شگفت انگيز است ، در صورتيكه بداني چطور زندگي کني .
    یکی از دوستان ملانصرالدین به کنایه از او پرسید:
    - اگر بگوئی خدا کجاست یک سکه به تو می دهم .
    ملانصرالدین پاسخ داد : اگر بگوئی خدا کجا نیست ، دو سکه به تو می دهم ...
    شعر سروده شده توسط مهندس خوش فکر ، دختر معمار را ذوق زده کزد و او رابسی خوشنود از احساس رضایت شما...
    شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی. پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد.

    در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد ...
    خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد.

    آهای، آقا پسر!
    پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.
    پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید: شما خدا هستید؟
    خانم جواب داد: نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
    و پسرک ادامه داد: آهان، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید ...
    افتخاری بود که نسیب ما شد قربان
    پر تلاش و آروم هستید و این خیلی خوبه
    دوست داشتی خوشحال می شیم به ما بپیوندید در راه سبز امید 
    شکسته نفسی می فرمایید شما هم خوب بود


    انجایی که گفتم glad to meet you شما باید میگفتید niceto meet you ونه wel com eموفق باشید در پناه حق
    راستی اصل موضوعم این بود که


    گفتم باید خودمون خوب باشیم


    وبه دیگران احترام بزاریم
    ان شاء الله، چرا که نه؟
    از بی طرفی تون خوشم میاد، امیدوارم همیشه این طوری باشید:gol:
    سلام

    بیاین تاپیک انگلیسی جوابتون دادم میدونید من خیلی به این زبان علا قه دارم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا