معلم، شاگرد را صدا زد تا انشاءاش را درباره علم بهتر است يا ثروت بخواند. پسر با  صدايي لرزان گفت: ننوشتيم آقا..! پس از تنبيه شدن با خط کش چوبي، او در گوشه کلاس  ايستاده بود و در حالي که دستهاي قرمز و باد کردهاش را به هم ميماليد، زير لب  ميگفت: آري! ثروت بهتر است چون ميتوانستم دفتري بخرم و بنويسم