ماه من غصه چرا ؟ تو مرا داری و من هر شب و روز ؛ آرزویم همه خوشبختی توست
ماه من غم و اندوه هم اگر روزی ، مثل باران بارید ، یا دل شیشه ایت از لب پنجره ی عشق به زمین خورد و شکست ...
با نگاهت به خدا چتر شادی وا کن که خدا هست خدا ....
من و تو ایم دو پژمرده گل میان کتاب ، من و تو ایم دو دلبسته از قدیم به هم ، شبیه یکدیگریم و چقدر دلگیر است ، شبیه بودن گلهای بی شمیم به هم ، من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم ، من و تو کوه شدیم و نمی رسیم به هم ، بیا شویم چو خاکستری رها در باد ، من و تو را برساند مگر نسیم به هم !
سلام!
خوبي؟!
آواتار قديم مبارك!
باز عكس پسرمو گذاشتي داغ دلمو تازه كردي!
ديگه نا اميد شدم!
حتما پيشت راحته و دوست داره كه راضي نميشه برگرده پيش مامانش!
باشه!من راضيم!
مواظبش باش!
بزرگ شد بذار درس بخونه!
چيزي رو بهش اجبار نكن!
با هر كسم خواست بذار ازدواج كنه!
اگه دوست داشتي بعدا بهش بگو من مامانشم!
من خوبم..تو چطوری؟!!
البته شواهد و قرائن شنون میده که تو نمیتونی ترک کنی..یعنی نه اینکه نخوایا..نچ...خلافت سنگینه!!!!
دیگه اینکه هیچی دیگه..منم میام سرکی میزنم و میرم!!!
حالا قراره چه خبر شه که سرت شلوغ میشه!؟!!؟
مشکوک میزنیا!!!