MmMali
پسندها
474

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سیلام مملی..اره ..دنیاست دیگه..ولی انشالا دوباره بازش میکنن..نگران نباش
    ببینم تو از این آدرسه استفاده میکتی دیگه؟
    https://www.www.iran-eng.ir
    آره مسخره ها

    خدا خیرش بده فاطمه رو دیدم نوشته با https اومده منم اینجوری اومدم:D با ف ی ل ت ر شکن خییییلی سرعت پایینه ...

    دوره ی طراحیم تموم شده ولی فعلا نرفتم رنگ روغن:w38:

    :heart:
    با https اومدم... یعنی اولش با ****شکن اومده بودم, سرعت پایین بود, اینجووری اومدم.
    تو چطور اومدی آبجی ملیحه؟
    راستی آبجی سایته عکسه سراخ داری؟
    عسکای قشنگ قشنگ میخوام...
    خجالت نکشیم چی بکشیم :دی

    قربونت برم عزیزم:heart: دوست دارم...:w36:
    سلام عزيزم:gol::heart::gol:
    خوبي ؟ خوش ميگذره ؟
    منم دلم برات هوارتا تنگ شده:cry:
    بابا بی خیال.....:surprised:
    جون آبجی نکششون...:D

    ارزش حرص خودن ندارن آبجی.....
    خودم دکشون میکنم تنهای...;)
    کارمه....:redface:

    با همون مزاحم پرون:smile::gol:
    ابجي
    اگه سيدالشهدا رو قبول داري
    به اون قسمت دادم
    خود داني
    اگه جرات داري جلوي اون وايسا
    بيا ديگه
    من غلط كردم
    خوبه؟
    سلام به به آبجي مليحه
    خوبي؟
    خوشي؟
    ابجي نكنه ميخواي اينجا من به غلط كردن بيفتم
    بيا ديگه
    ابجييييييييييييييييييييييييييييييي
    هههههههههههههه.................دیگه صفری نیستم....هورااااااااا:smile::smile:
    تو خودت خوبی که همه رو خوب میبینی عزیز.

    دمه هرچی آدمه با مرام و پایه هم, گرم!
    حتما حتما یه برنامه میذاریم انشاالله... راستی آبجی محمدیان و ونوس هم قول داده بودن این سری با ما بیان! حواست بهشون باشه تا نپیچونن ما رو! ؛)

    راستی آبجی, بیا یه کم درس بخونیم, شنیدم ثواب داره ها!
    مرسی عزیزم, هنرم کجا بود آخه؟؟؟ :(
    منم دلم تنگ شده, انشاالله یه روز هماهنگ کنیم بریم بیرون با هم...

    درس هم.................. نمیخونم!:( حالا قراره یه روز بشینم سرش! دعا کن اون یه روز زودتر برسه از راه!
    فدای تو... منم از دیدنت خیلی خوشحال شدم.
    نقاشی میکشدی خانم هنرمند... چه خوبه که ساعتای تنهاییتو با قلمو و بوم تقسیم میکنی... کاش منم ازین هنرا داشتم مثل آبجی...:(

    راستی 5شنبه با Comet بودم, جای تو و فاطمه رو خیلی خیلی خالی کردیم...
    البته برنامه نذاشته بودیما, من رفته بودم پاتقمون (همون که باهم رفتیم!)، آبجیمم قرار بود یه ساعت بعدش راه بیفته و بیاد, منم وایسادم تا اون برسه و با هم برگردیم...
    خلاصه اینکه دلم خیلی هوای تو و آبجی فاطمه رو کرده بود اونجا!

    جات خالی، چایی خوردیم با کیک!!!!
    انقذه خوووووب بود! ؛) (شکلک آدمه شکمو که نذری دوست می داره!)
    به به!
    ببین کی اینجاست!
    گل دختر آبجی!
    خووووووووووووووووبی ملیحه جونم؟؟؟
    یه چن روز سرم شلوغ بود, نمیشد درست و درمون سر بزنم!

    چه خبرا؟؟؟؟
    من عاشقش شعراشم
    خيلي خيلي خيلي عاليه
    حالا يه چيزي
    نگفتي اشتي يا نه
    اشتي ديگه
    خواهش
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا