*** s.mahdi ***
پسندها
20,973

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام متشکرم از تشکرت
    راستی منم بازرسم
    بازرس ساخت تجهیزات.
    سلام دوستِ خوبم!
    رسیدن به خیر،خواهش میکنم شما لطف دارید.ممنون از شعزِ زیباتون.
    عههههههههههه
    ولی من فکر میکردم بچه مشهدی ؟ای بابا ذهنم خراب شد :confused:
    ای بابا
    امممممم .وا
    واسه چی نگوفته بودی بچه تهرونی ؟ حالا باید بفهمم ؟ دستت درد نکنه .دروغگو.زن هم حتما نداری.رشتت هم کامپیوتر نیست
    راستشو بگو
    وا ؟
    منکه چیز بدی نگفتم،لطفشون کم نشه :|
    ...
    خوب چیکار کنم دوستایی مشهدی همچون شوما رومون تاثیر گذاشته .
    سلام غمین خانم خوبی؟ احوال همشهریتو نمیپرسی ؟ناسلامتی ما همشهری هستیمااا
    وقتي واسه يه دوست(ليست دوستان) پيغام ميزارم بعد جواب نميده حس بدي بهم دست ميده
    شما توي ليست دوستانم هستيد ولي دوست من نيستيد ولي وواسه يه گفتگوي عادي ديگه بلد نيستم بايد چجوري شروع كرد جز گذاشتن يه پيغام ساده.
    وااااااااااااااااای یاقوت رفته بودی شومال؟
    ...
    [IMG]

    http://dl5.tiktaraneh.ir/music/Khordad93/Mehrdad%20M.N.Y%20-%20Jade%20Shomal%5BTiktaraneh%5D.mp3
    نخیر :mad:
    ...
    ترشی آوردی ؟:surprised: حداقل زیتون چیزی میاوردی یه شیشه 17 کیلویی ...
    اره سخته تا چند ترم قبل خوب بود دقیقا از یک ترم قبل فوت پدرم دیگه نشد .
    تا حالا دو تا استاد راهنما عوض کردم .
    امعلوم نیست شاید واقعا انصراف دادم . چون هر چی سعی میکنم که تمومش کنم نمیشه .
    چه جالب .
    خیلی چیزای دیگه هم داره :|
    ای بابا دلت خوشه :| هع
    ...
    کلی خون دل خوردم.کدوم دوستام منظورته ؟ تو که نمیدونی
    نه بابا گیر کردم یه سه واحدی به همراه پایان نامه مونده ... دو سه ترمه گیر کردم :(
    ...
    خوبه پس هواش میچسبه .خوشبحالتون
    یاقوت فکر کنم انار دلم به جای ترک خوردن شکسته :(
    خسته و افسرده به دنبال مکانی می گشت تا دمی استراحت کند که ناگهان دید تخته سنگی به انتظارش نشسته است.

    به نزدیکی سنگ که رسید دید برگ هایی از اطراف سنگ سر از خاک بیرون آورده اند. خوب که نگاه کرد دریافت، شبیه آن برگهایی هست که در بهشت دیده بود است. ناگهان گریه اش گرفت. با انگشتانش روی خاک نوشت: ۱/۱/۱
    مگه ...
    وای یاقوت نمیدونی چقدر دارم تحمل میکنم ... دلم نمیخواد بکسی چیزی بگم ولی باور کن خیلی عصبانی ام ...
    فکر کنم من از گوشت و استخون تشکیل شده ام .:razz:
    ...
    :surprised:
    ...
    نه نرفتم چطور مگه ؟ موقعیت جور شد ولی مگه میزارن ؟ دوست ندارم با کسی برم مسافرت ... دلم میخواد با یه ادم خوب برم .... نمیدونم چه مشکلی همه با من دارن ؟ طفلک عزیزم ... دوسش دارم .امیدوارم سلامت و خحوش باشه .
    البته من گوم کنم چند تا مجرد دیگه موندن .واسه همون دیگه ...
    طفلکا خدا کنه قبول نکنن تا دل منم خنک بشه .
    ...
    راستی شخصیت منو تحلیل کن
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا