اگه یه روز بغض گلوت را فشرد :
خبرم کن .......
بهت قول نمیدم که .......
میخندونمت
ولی می تونم با هات گریه کنم.
اگه یه روز خواستی در بری .....
حتما خبرم کن .......
قول نمیدم که ازت به خوام وایسی.
اما می تونم با هات بیام.
اما .....
اگه یه روز سراغم را گرفتی و خبری نشد .....
سریع به دیدنم بیا .....
احتمالا بهت احتیاج دارم
تنها ابزار موفقیت که قطعا به آن نیاز دارید، صرفنظر از اینکه کارتان چیست، این است که بیشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار می رود کارآیی داشته باشید و خدمات عرضه کنید.
آگ ماندینو
تو جدا از دیگران نیستی، قضاوت در مورد کارهای نیک دیگران دست کمی از قضاوت در مورد کارهای بدشان ندارد.
وین دایر
قربونت برم خوشحال ميشم نوشته هاي خودت رو هم بخونم
يعني واقعا مشتاقم كه اين لطف رو بكني البته اگر مايل بودي...من خودم عقيده بر اين دارم كه نوشته هاي يك نفر مثل گنجينه اش ميمونه واسه همين هركسي رو نميتونه توش سهيم كنه...
منتظرم ببين از اين گنجينه شما چي نصيب ما ميشه.
خدا را در آغوش کشیدم ...خدا زیاد هم بزرگ نیستخدا در آغوش من جا می شود ...شاید هم آغوش من خیلی بزرگ است !خدا پیشانی مرا می بوسد و من از لذت این بوسه مست می شوم ...خدا یک بار به من گفت:تو گناهکار مهربانی هستی !و من خوب می دانم که گناهان من چقدر غیر قابل بخششند ...و به یاد می آورم که او خداست و می بخشد ...!
تمام اين هفته نبودم...
رفته بودم تا يادش را از دلم بشويم..
رفته بودم تا خودم را از ميان خاطرات قديمي پيدا كنم..
ديگر نه محتاج نگاهش هستم،نه لبخندش و نه حتي محبتش...
اما امروز بازگشته ام...
و اكنون اندكي خوبم..
خدا
کلمه ای که شاید مرا یا د سختی ها می اندازد
آری خدا
خدا کسی که در سختیها وجودش را حس می کنم
آی
من چه فراموشکاری هستم
باز شادی را دیدم و خدا رو از یاد بردم
ممول جان يه سوالي دارم عزيز
براي اين مطالبي كه تقديم به دوستان ميكني ..خودت هم دست به قلم هستي يا نه عزيز..؟؟
ميخوام بدونم كلا مطلب مينويسي؟ شعر ؟ داستان ؟ طرح؟ نكته؟
سلام مرضیه عزیزم.
خوبی؟
ممنون بابت عکسا و متنای قشنگت.واقعا خوش سلیقه ای.
من فقط شنبه ها ساعت3-2میام. اگه تونستی بیا.خوشحال میشم گلم.
این ترم دیگه نمیتونم برم خونه تا آخر امتحانام اینجا هم که هستم زیاد نمیتونم بیام.
مدتی هست،
که هر روز غروب،
دلم آرام ندارد.
مدتی هست،
که آواز و ترانه،
انگار،
پیش من بی رنگ است.
مدتی هست،
پریشانی من،
رنگ تنها شدن است.
رفتن و از همه بگسستن و
دلگیر شدن.
من دلگیر،
تو را میخواهم،
که ترانه بشوم.
من دلتنگ،
تو را میخواهم
که پر از صحبت عشق
در خانه ام بکوبی تو و مهمان بشوی