راست میگی آبجی، تازه اونم یه داستان تکراری ...

ولی شاید اون داستان اونقدر قشنگ بوده و یا حتی با شنیدنش آدمو به گذشته تایپیکی میبره و یاد خاطراتی میندازه که دیگه الان ازشون بویی نیست، پس ارزش تشکر رو داره حتی اگه هزارتا پست باشه ...
شاید باورت نشه آبجی با دیدن اون داستان من یاد خاطرات قشنگی افتادم که در گذشته های نه خیلی دور وقتی یه نفر اون داستانو گذاشت برای منو بچه های کرسی پیش اومده بود و اونقدر شلوغ بود کرسی که حتی کسی صدای کسی رو نمیشنید، ولی الان دیگه ...

به هر حال ممنون ...
